حالتی که تحریک نورون یا به استثناعضله ی قلبی سخت تر ازحالت طبیعی است ولی می تواند توسط یک محرک قوی ویاسیگنال قوی تحریک شود.
relative refractory period ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: دورۀ تحریک ناپذیری نسبی
تعریف: بخشی از دورۀ تحریک ناپذیری که در آن تحریک یاخته فقط با محرک های بسیار قوی ممکن است
واژه مصوب: دورۀ تحریک ناپذیری نسبی
تعریف: بخشی از دورۀ تحریک ناپذیری که در آن تحریک یاخته فقط با محرک های بسیار قوی ممکن است