1. the relations between the two countries have been deteriorating for sometime
مدتی است که روابط بین دو کشور روبه خرابی می رود.
2. the relations between those two men had been patched up repeatedly
روابط میان آن دو مرد مکررا اصلاح شده بود.
3. brotherly political relations
روابط سیاسی برادرانه
4. establish friendly relations with
روابط دوستانه برقرار کردن با
5. political and commercial relations
روابط سیاسی و بازرگانی
6. an improvement in east-west relations
بهبود روابط شرق و غرب
7. attempts to improve biracial relations
کوشش برای بهبود روابط بین دو نژاد
8. border disputes envenomed the relations between the two countries
مناقشات مرزی روابط میان دو کشور را زهرآلود می کرد.
9. one of my close relations
یکی از خویشاوندان نزدیک من
10. the director of public relations
سرپرست روابط عمومی
11. the rupture of friendly relations
قطع روابط دوستانه
12. a critical situation in international relations
وضعیت نگران کننده در روابط بین المللی
13. the government's failure in establishing friendly relations with . . .
ناکامی دولت در برقراری روابط حسنه با . . . .
14. the thaw in the two countries' relations
برطرف شدن سردی روابط آن دو کشور
15. we are desirous of establishing friendly relations with pakistan
ما خواستار برقراری روابط دوستانه با پاکستان هستیم.
16. we wish to maintain our friendly relations with them
ما خواستار حفظ روابط دوستانه با آنها هستیم.
17. he repeated his country's desire for friendly relations with all neighboring countries
او تمایل کشور خود را برای برقراری روابط دوستانه با همه ی کشورهای همجوار تکرار کرد.
18. the break in the two country's diplomatic relations
قطع روابط سیاسی دو کشور
19. the two countries are trying to normalize relations with each other
دو کشور می کوشند روابط خود با یکدیگر را به صورت عادی در بیاورند.
20. the hope for an early improvement in international relations
امید به بهبود هر چه زودتر روابط بین المللی
21. She invited his relations to dinner.
[ترجمه گوگل]او روابط خود را به شام دعوت کرد
[ترجمه ترگمان]She را برای شام دعوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Greece broke off relations with Turkey.
[ترجمه گوگل]یونان روابط خود را با ترکیه قطع کرد
[ترجمه ترگمان]یونان روابط خود با ترکیه را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. The relations have rigidified into fixed patterns.
[ترجمه گوگل]روابط به الگوهای ثابت تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]روابط به الگوهای ثابت تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. She paid a circular visit among her relations.
[ترجمه گوگل]او یک دیدار دایره ای از میان روابط خود داشت
[ترجمه ترگمان]او به ملاقات او در میان اقوام خود پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Can the damage done to international relations be repaired?
[ترجمه گوگل]آیا آسیب وارده به روابط بین الملل قابل ترمیم است؟
[ترجمه ترگمان]آیا خسارات وارده به روابط بین الملل تعمیر خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید