1. In nature, the obvious way is through genetic relatedness - kinship.
[ترجمه گوگل]در طبیعت، راه آشکار از طریق پیوند ژنتیکی - خویشاوندی است
[ترجمه ترگمان]در طبیعت، روش واضح از طریق ارتباط ژنتیکی - خویشاوندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طبیعت، روش واضح از طریق ارتباط ژنتیکی - خویشاوندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The virus has a structure of relatedness that traces its roots further and further into the past.
[ترجمه گوگل]این ویروس ساختاری مرتبط دارد که ریشه های آن را بیشتر و بیشتر در گذشته دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]این ویروس دارای ساختار ارتباطی است که ریشه های آن را بیشتر و بیشتر در گذشته ردیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ویروس دارای ساختار ارتباطی است که ریشه های آن را بیشتر و بیشتر در گذشته ردیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Such strange patterns of relatedness may alter the economic balance, but do not themselves cause sterility.
[ترجمه گوگل]چنین الگوهای عجیبی از ارتباط ممکن است تعادل اقتصادی را تغییر دهد، اما خود باعث عقیمی نمی شود
[ترجمه ترگمان]چنین الگوهای عجیب مرتبط بودن ممکن است تعادل اقتصادی را تغییر دهند، اما خود باعث نازایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین الگوهای عجیب مرتبط بودن ممکن است تعادل اقتصادی را تغییر دهند، اما خود باعث نازایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It will diminish rapidly with the distance in relatedness between individuals.
[ترجمه نسیم] با کمک فاصله ای که در پیوند ( موضوعات ارتباطی ) بین انسانها وجود دارد این[موضوع] به سرعت کاهش خواهد یافت|
[ترجمه گوگل]این به سرعت با فاصله در ارتباط بین افراد کاهش می یابد[ترجمه ترگمان]آن به سرعت با فاصله بین افراد کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But his relatedness was only partial.
[ترجمه گوگل]اما ارتباط او جزئی بود
[ترجمه ترگمان]اما relatedness فقط جزئی از آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما relatedness فقط جزئی از آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. "The magic of stories lies in the relatedness they foster," Dr. Houston said. "Marketers have known this for a long time, which is why you see so many stories in advertisements.
[ترجمه گوگل]دکتر هیوستون گفت: «جادوی داستانها در ارتباطی است که آنها ایجاد میکنند بازاریابان مدتهاست که این را میدانند، به همین دلیل است که شما داستانهای زیادی را در تبلیغات میبینید
[ترجمه ترگمان]دکتر هوستون گفت: \" جادوی داستان های مربوط به وابستگی آن ها است و بازاریابان این را برای مدتی طولانی می شناسند، که به همین دلیل است که شما این همه داستان را در تبلیغات می بینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر هوستون گفت: \" جادوی داستان های مربوط به وابستگی آن ها است و بازاریابان این را برای مدتی طولانی می شناسند، که به همین دلیل است که شما این همه داستان را در تبلیغات می بینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both of us, since the relatedness was slight, felt sad and turned away from each other.
[ترجمه گوگل]هر دوی ما، از آنجایی که ارتباط کمی بود، غمگین شدیم و از یکدیگر دور شدیم
[ترجمه ترگمان]هر دو ما، چون the ضعیف بود، احساس ناراحتی می کرد و از هم دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو ما، چون the ضعیف بود، احساس ناراحتی می کرد و از هم دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Degree of relatedness - The probability of two individuals sharing identical genes by descent.
[ترجمه گوگل]درجه وابستگی - احتمال اینکه دو فرد ژنهای یکسانی را با نسب به اشتراک بگذارند
[ترجمه ترگمان]درجه ارتباط: احتمال به اشتراک گذاری دو فرد در ژن های یک سان با نزول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درجه ارتباط: احتمال به اشتراک گذاری دو فرد در ژن های یک سان با نزول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There was high degree of individual spatial relatedness, sharp intraspecific competition and powerfully occupy space.
[ترجمه گوگل]درجه بالایی از ارتباط فضایی فردی، رقابت شدید درون گونه ای و اشغال قدرتمند فضا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]درجه بالایی از ارتباط فضایی فرد، رقابت شدید intraspecific و با قدرت زیاد فضا وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درجه بالایی از ارتباط فضایی فرد، رقابت شدید intraspecific و با قدرت زیاد فضا وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective To assess the epidemiological relatedness on an outbreak of Enterococcus facium sepsis between humans and pigs based on genomic analysis.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی ارتباط اپیدمیولوژیک در شیوع سپسیس انتروکوکوس فاسیوم بین انسان و خوک بر اساس تجزیه و تحلیل ژنومی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی وابستگی شیوع بیماری های واگیردار ناشی از شیوع بیماری Enterococcus facium بین انسان ها و خوکان براساس آنالیز ژنومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی وابستگی شیوع بیماری های واگیردار ناشی از شیوع بیماری Enterococcus facium بین انسان ها و خوکان براساس آنالیز ژنومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. "Social skills can be taught, but social-emotion relatedness may remain absent or weak, " she said.
[ترجمه گوگل]او گفت: "مهارت های اجتماعی را می توان آموزش داد، اما ارتباط عاطفی اجتماعی ممکن است وجود نداشته باشد یا ضعیف باشد "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" مهارت های اجتماعی را می توان آموزش داد، اما ارتباط اجتماعی - هیجانی ممکن است غایب یا ضعیف باقی بماند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" مهارت های اجتماعی را می توان آموزش داد، اما ارتباط اجتماعی - هیجانی ممکن است غایب یا ضعیف باقی بماند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We see no case for using industry classifications as a test of relatedness.
[ترجمه گوگل]ما هیچ موردی برای استفاده از طبقه بندی صنعت به عنوان آزمون ارتباط نمی بینیم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ موردی برای استفاده از طبقه بندی های صنعتی به عنوان آزمون وابستگی نمی بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما هیچ موردی برای استفاده از طبقه بندی های صنعتی به عنوان آزمون وابستگی نمی بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yet that tiny elegy speaks forward, too, perhaps, to another vanished relatedness, between Martin and his first wife.
[ترجمه گوگل]با این حال، آن مرثیه کوچک، احتمالاً به یکی دیگر از روابط ناپدید شده بین مارتین و همسر اولش نیز اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]با این وصف that tiny نیز در میان مارتین و نخستین همسرش ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وصف that tiny نیز در میان مارتین و نخستین همسرش ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In reciprocal altruism individuals are not required to have any particular genetic relatedness with one another.
[ترجمه گوگل]در نوع دوستی متقابل، افراد ملزم به داشتن رابطه ژنتیکی خاصی با یکدیگر نیستند
[ترجمه ترگمان]در نوع دوستی متقابل افراد نیازی به داشتن ارتباط ژنتیکی خاص با یکدیگر ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نوع دوستی متقابل افراد نیازی به داشتن ارتباط ژنتیکی خاص با یکدیگر ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید