rekindled

پیشنهاد کاربران

صفتی به معنای "دوباره زنده شده ، احیا شده"
مثال :
" rekindled memories " به معنی خاطرات دوباره زنده شده و به یاد آورده شده .
"rekindled flames" به معنای شعله های دوباره زنده شده و دوباره شعله ور شده . اینجا flames نماد عشق و احساساتِ پر شوره .