1. the rejection of his marriage offer was a bitter pill to swallow
رد شدن درخواست ازدواج او برایش ناگوار بود.
2. the peremptory rejection of two jurors
نپذیرفتن بی چون و چرای دونفر از اعضای هیئت منصفه
3. reza's a priori rejection of my proposal disappointed me
از اینکه رضا پیشنهادم را بی درنگ رد کرد دلخور شدم.
4. her silence was an implicit rejection of our proposal
سکوت او به منزله رد کردن پیشنهاد ما بود.
5. the refusal to answer amounts to a rejection of the offer
خودداری از دادن جواب به مثابه رد پیشنهاد است.
6. What are the reasons for his rejection of the theory?
[ترجمه گوگل]دلایل رد این نظریه چیست؟
[ترجمه ترگمان]دلایل رد شدن این نظریه از چه قرار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This is a rejection of most of what has gone before.
[ترجمه گوگل]این رد بسیاری از چیزهایی است که قبلاً انجام شده است
[ترجمه ترگمان]این نفی بسیاری از چیزهایی است که قبلا اتفاق افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He has never suffered the torment of rejection.
[ترجمه گوگل]او هرگز عذاب طرد را متحمل نشده است
[ترجمه ترگمان]او هرگز عذاب رد شدن را تحمل نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Constant rejection has sapped her will.
[ترجمه گوگل]طرد مداوم اراده او را تضعیف کرده است
[ترجمه ترگمان]عدم پذیرش دائمی اراده او را تضعیف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Children who have had bad experiences fear rejection.
[ترجمه گوگل]کودکانی که تجربیات بدی داشته اند از طرد شدن می ترسند
[ترجمه ترگمان]کودکانی که تجربه بدی داشته اند، ترس از رد شدن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These feelings of rejection and hurt remain.
[ترجمه گوگل]این احساسات طرد شدن و آسیب دیدگی باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]این احساس عدم پذیرش و صدمه زدن باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her proposal met with unanimous rejection.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد او به اتفاق آرا رد شد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد او به اتفاق آرا تصویب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Strong opposition resulted in rejection of the bill.
[ترجمه گوگل]مخالفت شدید منجر به رد این لایحه شد
[ترجمه ترگمان]مخالفت شدید منجر به رد شدن لایحه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was left with a feeling of rejection and loss.
[ترجمه گوگل]او با احساس طرد شدن و از دست دادن باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]او با احساس عدم پذیرش و از دست دادن باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He got over fifty rejection slips before his novel was published.
[ترجمه گوگل]او قبل از انتشار رمانش بیش از پنجاه برگه رد دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه رمان او منتشر شود پنجاه بار رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The rejection plunged her into the dark depths of despair.
[ترجمه گوگل]طرد شدن او را در اعماق تاریک ناامیدی فرو برد
[ترجمه ترگمان]رد شدن او را به اعماق تیره یاس فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید