1. rejected by the society
مطرود اجتماع
2. a rejected child
کودک محروم از محبت
3. ali rejected worldly wealth
علی به ثروت دنیوی پشت پا زد.
4. fatemeh rejected all his approaches
فاطمه همه ی پیشنهادات (منظوردار) او را رد کرد.
5. he rejected our offer with a mere toss of the head
تنها با یک تکان سر پیشنهاد ما را رد کرد.
6. he rejected our proposal completely out of hand
او پیشنهاد ما را به کلی رد کرد.
7. he rejected the pleas of the condemned man
التماس های مرد محکوم را رد کرد.
8. i rejected his offer
پیشنهاد او را رد کردم.
9. publishers rejected his novel
ناشران رمان او را رد کردند.
10. they rejected my proposal with disdain
آنان با تحقیر پیشنهاد مرا رد کردند.
11. they rejected our proposals wholesale
پیشنهادات ما را به کلی رد کردند.
12. they rejected the motion to adjourn
آنها پیشنهاد ختم جلسه را رد کردند.
13. he obdurately rejected all of our proposals
او با یکدندگی همه ی پیشنهادهای ما را رد کرد.
14. he was rejected by his mistress
معشوقه اش او را ترک کرد.
15. his body rejected the transplanted kidney
بدن او کلیه ی پیوندی را (پس) زد.
16. romantic poets rejected poetic diction
شاعران رومانتیک از واژپردازی شاعرانه روگردان شدند.
17. she flatly rejected our proposal
بی رودربایستی پیشنهاد ما را رد کرد.
18. the church rejected his opinions as utter heresy
کلیسا اندیشه های او را کفر محض و مردود شناخت.
19. they are rejected by society
اجتماع آنها را طرد کرده است.
20. when they rejected my proposal, my discouragement was deep
وقتی که آنان پیشنهاد مرا رد کردند دچار نومیدی عمیقی شدم.
21. his proposal was rejected
پیشنهاد او رد شد.
22. our proposal was rejected
پیشنهاد ما رد شد.
23. your proposal was rejected by five votes
پیشنهاد شما با پنج رای (مخالف) رد شد.
24. everywhere he went, they rejected him
هر جا رفت او را رد کردند.
25. since he had been rejected before, he was gun-shy about courting again
چون قبلا او را ردکرده بودند از خواستگاری مجدد واهمه و تردید داشت.
26. the suggested proposition was rejected
طرح پیشنهادی رد شد.
27. the workers' demand was rejected
درخواست کارگران پذیرفته نشد.
28. his plea of insanity was rejected
دادخواست دیوانگی او رد شد.
29. the management's offer was categorically rejected by the workers
پیشنهاد مدیران به طور قاطعی از سوی کارگران رد شد.
30. the offered peace plan was rejected
طرح صلح پیشنهاد شده رد شد.
31. the offer for unconditional surrender was rejected with scorn
پیشنهاد تسلیم بلاشرط را با تحقیر رد کردند.
32. the communist thesis about class struggle has been rejected by many thinkers
بسیاری از متفکران،بر نهشت کمونیست ها درباره ی مبارزه ی طبقاتی را رد کرده اند.
33. his pertinacious demand concerning the restitution of is properties was once again rejected
یک بار دیگر درخواست پافشارانه ی او درباره ی استرداد املاکش رد شد.