🔸 معادل فارسی:
اضافات / باقی مانده ها / زباله ها / پس مانده ها
در زبان محاوره ای:
چیزای دورریختنی، اضافی، یا چیزای به دردنخور
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ( مادی – اشیاء )
چیزهایی که کنار گذاشته شده اند یا ارزش کمی دارند، مثل زباله یا پس مانده ها.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The archaeologists carefully examined the **rejectamenta** left behind by the ancient civilization.
باستان شناسان به دقت باقی مانده های تمدن باستانی را بررسی کردند.
2. ( استعاری – ذهنی / عاطفی )
ایده ها، خاطرات یا احساساتی که کنار گذاشته شده یا نادیده گرفته شده اند.
مثال: He reflected on the emotional **rejectamenta** of his youth.
او به خاطرات فراموش شده و احساسات کنار گذاشته شده ی جوانی اش فکر کرد.
3. ( ادبی / فلسفی )
هر چیزی که از نظر جامعه یا فرد بی ارزش تلقی می شود اما هنوز وجود دارد.
مثال: The novel explores the **rejectamenta** of human desires.
رمان به بررسی بخش های نادیده گرفته شده یا سرکوب شده ی خواسته های انسانی می پردازد.
- - -
🔸 مترادف ها:
remnants – leftovers – detritus – debris – dregs
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی:
در ادبیات و متن های رسمی، **rejectamenta** بار منفی دارد و معمولاً به چیزهای کم ارزش یا دورریختنی اشاره می کند. در متن استعاری، می تواند به موضوعات روانی یا اجتماعی نادیده گرفته شده نیز اشاره داشته باشد.