reissue

/riˈɪʃuː//ˌriːˈɪʃuː/

معنی: چاپ مجدد، دوباره منتشر کردن
معانی دیگر: دوباره صادر یا منتشر کردن (رجوع شود به: issue بعلاوه ی re-)

جمله های نمونه

1. The reissue of an exit visa took two hours and a thousand riyals.
[ترجمه گوگل]صدور مجدد ویزای خروج دو ساعت و هزار ریال طول کشید
[ترجمه ترگمان]The ویزای خروجی دو ساعت و هزار ریال به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bethlehem went broke a year later, but a reissue set appeared 20 years later.
[ترجمه گوگل]بیت لحم یک سال بعد شکست خورد، اما مجموعه ای دوباره منتشر شد 20 سال بعد
[ترجمه ترگمان]بیت لحم یک سال بعد went شد، اما یک مجموعه reissue ۲۰ سال بعد ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But a reissue of his work this week has been less well received.
[ترجمه گوگل]اما انتشار مجدد آثار او در این هفته با استقبال کمتری مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]اما این هفته یکی از reissue کار او به خوبی مورد استقبال قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In sum, a reissue that would have had more of my blessing if offered at bargain price.
[ترجمه گوگل]در مجموع، انتشار مجددی که اگر با قیمت مقرون به صرفه عرضه می شد، از برکات بیشتری برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]در مجموع، اگر به قیمت معامله پیشنهاد می شد، مبلغ کلانی نصیب من می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where should I apply for reissue?
[ترجمه گوگل]برای صدور مجدد کجا باید اقدام کنم؟
[ترجمه ترگمان]از کجا باید برای reissue درخواست کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They will reissue the book in a different format.
[ترجمه گوگل]آنها کتاب را در قالبی دیگر منتشر خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها کتاب را با فرمت دیگری عوض خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The original license issuing agency shall reissue a license upon verification of no harmful consequences after receiving the loss report.
[ترجمه گوگل]مؤسسه اصلی صادرکننده مجوز پس از دریافت گزارش ضرر، پس از تأیید عدم عواقب زیان‌آور، مجوز را مجدداً صادر می‌کند
[ترجمه ترگمان]مجوز اصلی صدور مجوز باید مجوز تایید هیچ عواقب مضری را پس از دریافت گزارش از دست دادن نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because credential losing, the damage reissue, each card 500 Yuan.
[ترجمه گوگل]از آنجا که اعتبار از دست دادن، آسیب صدور مجدد، هر کارت 500 یوان
[ترجمه ترگمان]به دلیل از دست دادن اعتبارنامه، the reissue، هر کارت ۵۰۰ یوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We can reissue you credit card, but you should pay RMB 5 for the cost.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم کارت اعتباری شما را مجدداً صادر کنیم، اما باید 5 یوان برای هزینه پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم کارت اعتباری را به شما بدهیم، اما شما باید برای هزینه ۵ RMB پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A reissue of this proclaimed novel, and Zimbabwean classic, that won both the Zimbabwe Book Publishers' Association first prize for literature, and the Noma Award for Publishing in Africa in 198
[ترجمه گوگل]انتشار مجدد این رمان معروف و کلاسیک زیمبابوه که هم جایزه اول ادبیات انجمن ناشران کتاب زیمبابوه و هم جایزه نوما را برای انتشارات در آفریقا در سال 198 دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]A از این رمان منتشر شده، و کلاسیک زیمباوه که برنده جایزه اول انجمن ناشران کتاب زیمبابوه و جایزه Noma برای انتشار در آفریقا در ۱۹۸ سال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Have had done establish hair to reissue the person of the operation? The effect how?
[ترجمه گوگل]آیا برای صدور مجدد فرد عمل جراحی مو انجام داده اید؟ اثر چگونه؟
[ترجمه ترگمان]تا به حال مو درست کرده بود که کسی را از عملیات نجات دهد؟ چه طور؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pricing for the Arden A-Type AJ reissue was not mentioned, but whatever the cost resale value should remain high.
[ترجمه گوگل]قیمت برای نسخه مجدد Arden A-Type AJ ذکر نشده است، اما هر چه باشد ارزش فروش مجدد هزینه باید بالا باقی بماند
[ترجمه ترگمان]قیمت گذاری برای شرکت A - Type aj ذکر نشده است، اما هر چیزی که ارزش فروش مجدد باید بالا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the articles of incorporation prohibit the reissue of the acquired shares, the number of authorized shares is reduced by the number of shares acquired.
[ترجمه گوگل]در صورتی که اساسنامه انتشار مجدد سهام تحصیل شده را ممنوع کند، تعداد سهام مجاز به تعداد سهام تحصیل شده کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اگر مقالات مربوط به الحاق سهام به دست آمده را ممنوع کنند، تعداد سهام مجاز با تعداد سهام بدست آمده کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please reissue the query. If this behaviour continues please contact your system administrator.
[ترجمه گوگل]لطفاً درخواست را مجدداً منتشر کنید اگر این رفتار ادامه داشت، لطفاً با سرپرست سیستم خود تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]لطفا درخواست نامه پرس و جو را ارسال کنید اگر این رفتار ادامه پیدا کند لطفا با مدیر سیستم خود تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Missing database name. Reissue the statement specifying a valid database name.
[ترجمه گوگل]نام پایگاه داده وجود ندارد بیانیه ای را که یک نام پایگاه داده معتبر را مشخص می کند، دوباره منتشر کنید
[ترجمه ترگمان]نام پایگاه داده ناقص Reissue بیانیه مشخص کردن یک نام پایگاه داده معتبر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاپ مجدد (اسم)
reissue

دوباره منتشر کردن (فعل)
reissue, republish

انگلیسی به انگلیسی

• reproduction of an old movie, release of a film that was released in the past
redistribute; republish, reprint
a reissue is something such as a book or a record that is published or produced again after it has not been available for some time.
to reissue something such as a book or record means to publish or produce it again after it has not been available for some time.

پیشنهاد کاربران

بپرس