1. Parents campaigned in vain for her reinstatement.
[ترجمه گوگل]والدین برای بازگرداندن او کمپین بیهوده ای انجام دادند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش دوباره در انتخابات شرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش دوباره در انتخابات شرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He welcomed the reinstatement of the 10 per cent bank base rate.
[ترجمه گوگل]وی از بازگرداندن نرخ پایه 10 درصدی بانکی استقبال کرد
[ترجمه ترگمان]او از بازگشت نرخ ۱۰ درصد از نرخ بهره بانکی استقبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از بازگشت نرخ ۱۰ درصد از نرخ بهره بانکی استقبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Reinstatement of the tax would be a disaster.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن مالیات فاجعه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مالیات بر مالیات یک فاجعه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مالیات بر مالیات یک فاجعه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The union demanded the immediate reinstatement of all sacked workers.
[ترجمه گوگل]این اتحادیه خواستار بازگرداندن فوری همه کارگران اخراج شده به کار شد
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه خواستار بازگشت فوری همه کارگران اخراجی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه خواستار بازگشت فوری همه کارگران اخراجی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He claimed players applying for reinstatement should not be prejudiced by the amount of money they received from rugby league.
[ترجمه گوگل]او مدعی شد بازیکنانی که برای بازگرداندن به خدمت خود اقدام می کنند، نباید به میزان پولی که از لیگ راگبی دریافت می کنند، تعصب داشته باشند
[ترجمه ترگمان]وی مدعی شد که بازیکنان درخواست برای بازگشت مجدد نباید با میزان پولی که از لیگ راگبی دریافت کرده اند، متعصب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی مدعی شد که بازیکنان درخواست برای بازگشت مجدد نباید با میزان پولی که از لیگ راگبی دریافت کرده اند، متعصب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The effect of reinstatement would be dramatic, bringing back numerous fine buildings as focal points in the street scene.
[ترجمه گوگل]اثر بازگردانی چشمگیر خواهد بود و ساختمانهای زیبای متعددی را به عنوان نقاط کانونی در صحنه خیابان بازمیگرداند
[ترجمه ترگمان]تاثیر بازگشت مجدد دراماتیک خواهد بود، و ساختمان های زیبای بسیاری را به عنوان نقاط کانونی در صحنه خیابان باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاثیر بازگشت مجدد دراماتیک خواهد بود، و ساختمان های زیبای بسیاری را به عنوان نقاط کانونی در صحنه خیابان باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If successful, such students will be recommended for reinstatement of their grants and return to full-time study.
[ترجمه گوگل]در صورت موفقیت، چنین دانشجویانی برای بازگرداندن کمک هزینه خود و بازگشت به تحصیل تمام وقت توصیه می شوند
[ترجمه ترگمان]در صورت موفقیت، این دانش آموزان برای بازگشت کمک های مالی خود و بازگشت به مطالعه تمام وقت توصیه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در صورت موفقیت، این دانش آموزان برای بازگشت کمک های مالی خود و بازگشت به مطالعه تمام وقت توصیه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Although possibly more relevant in connection with reinstatement the tenant should attempt to place some limitation on the persons who could void the policy.
[ترجمه گوگل]اگر چه احتمالاً در ارتباط با اعاده حیثیت بیشتر مرتبط است، مستاجر باید سعی کند برای افرادی که می توانند این بیمه نامه را باطل کنند، محدودیت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه احتمالا بیشتر در ارتباط با انتصاب مجدد مستاجر باید تلاش کند تا محدودیت هایی را برای افرادی که می توانند سیاست را خالی کنند، برقرار نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگرچه احتمالا بیشتر در ارتباط با انتصاب مجدد مستاجر باید تلاش کند تا محدودیت هایی را برای افرادی که می توانند سیاست را خالی کنند، برقرار نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The interim president of Nebraska supported Phillips' reinstatement.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور موقت نبراسکا از بازگرداندن فیلیپس به سمت ریاست جمهوری حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور موقت نبراسکا از reinstatement فیلیپس حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور موقت نبراسکا از reinstatement فیلیپس حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Result: a $ 12 000 award, plus reinstatement with full seniority.
[ترجمه گوگل]نتیجه: یک جایزه 12000 دلاری، به علاوه بازگردانی با سابقه کار کامل
[ترجمه ترگمان]نتیجه: یک جایزه ۱۲ دلاری، به اضافه بازگشت دوباره با ارشدیت کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه: یک جایزه ۱۲ دلاری، به اضافه بازگشت دوباره با ارشدیت کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The reinstatement was thorough, taking place over two years and costing much more than the original estimate.
[ترجمه گوگل]این بازگردانی کامل بود، طی دو سال انجام شد و هزینه آن بسیار بیشتر از برآورد اولیه بود
[ترجمه ترگمان]بازگشت مجدد به طور کامل انجام شد و بیش از دو سال طول کشید و هزینه بسیار بیشتری از برآورد اولیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازگشت مجدد به طور کامل انجام شد و بیش از دو سال طول کشید و هزینه بسیار بیشتری از برآورد اولیه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Homar sued for reinstatement of his job, back pay and money damages.
[ترجمه گوگل]حمار برای اعاده به کار، حقوق معوقه و خسارت مالی شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]Homar خواستار بازگشت مجدد شغل، بازگشت به پول و خسارت مالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Homar خواستار بازگشت مجدد شغل، بازگشت به پول و خسارت مالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We insisted on the reinstatement of the colonel.
[ترجمه گوگل]ما اصرار داشتیم که سرهنگ به خدمت بازگردد
[ترجمه ترگمان]ما به اصرار سرهنگ اصرار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به اصرار سرهنگ اصرار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Reinstatement cost of the building or mortgaged loan amount required by the Bank.
[ترجمه گوگل]هزینه بازگرداندن ساختمان یا مبلغ وام رهنی مورد نیاز بانک
[ترجمه ترگمان]هزینه Reinstatement ساختمان یا مبلغ وام مورد نیاز بانک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه Reinstatement ساختمان یا مبلغ وام مورد نیاز بانک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Reinstatement requires payment of all delinquent and current charges.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن مستلزم پرداخت کلیه هزینه های معوق و جاری است
[ترجمه ترگمان]Reinstatement به پرداخت تمام جرائم delinquent و فعلی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Reinstatement به پرداخت تمام جرائم delinquent و فعلی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید