reimbursable


قابل پرداخت

جمله های نمونه

1. Production and postage expenses are reimbursable for distributing an inexpensive monthly letter to the club president and club secretary of each club in the district.
[ترجمه گوگل]هزینه های تولید و پست برای توزیع ماهانه نامه ارزان قیمت به رئیس باشگاه و دبیر باشگاه هر باشگاه در منطقه قابل جبران است
[ترجمه ترگمان]هزینه های هزینه و هزینه برای توزیع یک نامه ماهیانه ارزان به رئیس باشگاه و دبیر باشگاه هر باشگاه در این منطقه ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. China has provided reimbursable assistance to Kenya and implemented many economic aid projects a long time.
[ترجمه گوگل]چین کمک های قابل جبرانی را به کنیا ارائه کرده و بسیاری از پروژه های کمک اقتصادی را برای مدت طولانی اجرا کرده است
[ترجمه ترگمان]چین کمک های reimbursable به کنیا فراهم کرده است و بسیاری از پروژه های کمک اقتصادی را به مدت طولانی اجرا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For instance, since telephone calls weren't reimbursable, additional office visits, which were, supervened.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، از آنجایی که تماس های تلفنی قابل بازپرداخت نبودند، بازدیدهای اضافی از دفتر نظارت شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، از آنجایی که تماس های تلفنی t، ملاقات های اداری اضافی، که اتفاق افتاد، اتفاق نیفتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The reimbursable capital of the new town development company totally comes from the central government.
[ترجمه گوگل]سرمایه قابل بازپرداخت شرکت توسعه شهر جدید به طور کامل از دولت مرکزی تامین می شود
[ترجمه ترگمان]سرمایه reimbursable شرکت جدید توسعه شهر کاملا از دولت مرکزی نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Expenses incurred to obtain this insurance are not reimbursable by RI.
[ترجمه گوگل]هزینه های انجام شده برای دریافت این بیمه توسط RI قابل جبران نیست
[ترجمه ترگمان]هزینه های صرف شده برای به دست آوردن این بیمه توسط RI تعیین نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then subtract the former costs from the latter costs to obtain the reimbursable overheads cost.
[ترجمه گوگل]سپس هزینه های قبلی را از هزینه های دوم کم کنید تا هزینه سربار قابل بازپرداخت به دست آید
[ترجمه ترگمان]سپس هزینه های قبلی را از هزینه های دوم برای به دست آوردن هزینه سربار زیاد کم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Necessary and reasonable expenses for telephone calls, fax transmissions, and Internet access are reimbursable.
[ترجمه گوگل]هزینه های ضروری و معقول برای تماس تلفنی، ارسال فکس و دسترسی به اینترنت قابل جبران است
[ترجمه ترگمان]هزینه های لازم و معقول برای تماس های تلفنی، انتقالات فاکس، و دسترسی به اینترنت reimbursable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. STORER shall be liable to AAA company on a reimbursable basis.
[ترجمه گوگل]STORER در قبال شرکت AAA به صورت قابل بازپرداخت مسئول است
[ترجمه ترگمان]storer باید بر پایه reimbursable به شرکت AAA واگذار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Necessary and reasonable expenses for stationery and envelopes required for correspondence, notebooks, and other office supplies are reimbursable. Photocopying costs are included in this category.
[ترجمه گوگل]هزینه های ضروری و منطقی لوازم التحریر و پاکت های مورد نیاز مکاتبات و دفتر و سایر لوازم اداری قابل برگشت می باشد هزینه های فتوکپی در این دسته قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]هزینه های لازم و معقول برای لوازم التحریر و پاکت های مورد نیاز برای مکاتبه، دفترچه، و سایر لوازم دفتری هم ضروری هستند هزینه های photocopying در این رده گنجانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Expenses that you incur to organize a new Rotary club are reimbursable in an amount up to 50 percent of the admission fee paid by the new club to RI.
[ترجمه گوگل]هزینه هایی که برای سازماندهی یک باشگاه روتاری جدید متحمل می شوید تا سقف 50 درصد هزینه پذیرش پرداخت شده توسط باشگاه جدید به RI قابل جبران است
[ترجمه ترگمان]هزینه هایی که شما برای سازمان دهی یک انجمن روتاری جدید ایجاد کرده اید در حدود ۵۰ درصد از هزینه پذیرش پرداخت شده توسط انجمن جدید برای RI هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And the provident fund by developers for project loans as a developer of security, there is no restriction in this regard, but many of the procedures are reimbursable by the developers.
[ترجمه گوگل]و صندوق تامینی توسط توسعه دهندگان برای وام پروژه به عنوان توسعه دهنده امنیت، محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، اما بسیاری از مراحل توسط توسعه دهندگان قابل بازپرداخت است
[ترجمه ترگمان]و بودجه آینده توسط توسعه دهندگان برای وام های پروژه به عنوان یک توسعه دهنده امنیت، هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، اما بسیاری از روش ها توسط توسعه دهندگان طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You may upgrade the production quality or increase the circulation, but such additional expenses are not reimbursable by RI.
[ترجمه گوگل]شما ممکن است کیفیت تولید را ارتقا دهید یا تیراژ را افزایش دهید، اما چنین هزینه های اضافی توسط RI قابل جبران نیست
[ترجمه ترگمان]شما می توانید کیفیت تولید را ارتقا دهید یا گردش را افزایش دهید، اما این هزینه های اضافی توسط RI تعیین نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For instance, "case-management" activities like linkage to agencies providing supported employment are not considered by insurance providers to be reimbursable care.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، فعالیت‌های «مدیریت موردی» مانند ارتباط با آژانس‌هایی که شغل پشتیبانی شده را ارائه می‌کنند، توسط ارائه‌دهندگان بیمه به عنوان مراقبت قابل جبران در نظر گرفته نمی‌شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، \"فعالیت های\" مدیریت پرونده \" مانند اتصال به کارگزاری های که از اشتغال پشتیبانی می کنند توسط ارایه دهندگان بیمه در نظر گرفته نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Import of mechanical and electronic products in manners of non- reimbursable assistance, donation or presentation in economic intercourse and etc.
[ترجمه گوگل]واردات محصولات مکانیکی و الکترونیکی به صورت کمک غیر قابل استرداد، اهداء یا ارائه در مراودات اقتصادی و غیره
[ترجمه ترگمان]وارد کردن محصولات مکانیکی و الکترونیکی در رفتار غیر -، صدقه دادن و یا ارائه در روابط اقتصادی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Document on your expense report, in the proper category, all actual reimbursable expenses incurred during your year as district governor, whether or not the total expenses exceed the allocated amount.
[ترجمه گوگل]در گزارش هزینه خود، در دسته بندی مناسب، تمام هزینه های واقعی قابل استرداد انجام شده در طول سالی که شما به عنوان فرماندار منطقه انجام شده است، خواه مجموع هزینه ها از مبلغ تخصیص داده شده بیشتر باشد یا خیر، مستند کنید
[ترجمه ترگمان]اسناد مربوط به گزارش هزینه تان، در مقوله مناسب، تمام هزینه های واقعی reimbursable که در طول سال شما به عنوان فرماندار منطقه متحمل می شوند، این که آیا کل هزینه ها از مقدار اختصاص داده شده بیشتر است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• able to be compensated, able to be repaid

پیشنهاد کاربران

قابل پرداخت
( هزینه های ) قابل بازپرداخت ( به پیمانکار ) .

بپرس