1. Many policies specifically exclude rehabilitative or convalescent care.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سیاست ها به طور خاص مراقبت های توانبخشی یا نقاهت را مستثنی می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سیاست ها به طور خاص مراقبت های توان بخشی و درمان را مستثنی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سیاست ها به طور خاص مراقبت های توان بخشی و درمان را مستثنی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The main disadvantages emphasised are not humanistic or rehabilitative objections, but financial ones.
[ترجمه گوگل]معایب اصلی مورد تاکید مخالفت های انسانی یا بازپروری نیست، بلکه مخالفت های مالی است
[ترجمه ترگمان]معایب اصلی تاکید شده، not یا توان بخشی نیستند، بلکه مشکلات مالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معایب اصلی تاکید شده، not یا توان بخشی نیستند، بلکه مشکلات مالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The improvement degree of motor disturbance after rehabilitative training and daily life abilities were evaluated.
[ترجمه گوگل]درجه بهبودی اختلال حرکتی پس از تمرین توانبخشی و توانایی های زندگی روزانه مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]درجه بهبود اختلالات حرکتی بعد از آموزش توان بخشی و توانایی های زندگی روزمره مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درجه بهبود اختلالات حرکتی بعد از آموزش توان بخشی و توانایی های زندگی روزمره مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The use of inpatient rehabilitative therapies among these four specialties was 40. 3 % of the total use.
[ترجمه گوگل]استفاده از درمانهای توانبخشی بستری در بین این چهار تخصص، 3/40 درصد از کل استفادهها بود
[ترجمه ترگمان]استفاده از درمان های بیمارستانی در میان این چهار متخصص، ۴۰ مورد بود ۳ % کل مصرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از درمان های بیمارستانی در میان این چهار متخصص، ۴۰ مورد بود ۳ % کل مصرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. CONCLUSION:The degree of denervation is a marker for rehabilitative diagnosis of FP, and is related to the destruction degree of myelin sheath and axon.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: درجه عصب کشی یک نشانگر برای تشخیص توانبخشی FP است و با درجه تخریب غلاف میلین و آکسون مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درجه of نشانه تشخیص توان بخشی FP است و مربوط به درجه تخریب غلاف میلین و آکسون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درجه of نشانه تشخیص توان بخشی FP است و مربوط به درجه تخریب غلاف میلین و آکسون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. ObjectiveTo observe the rehabilitative effect of patients with shoulder - hand syndrome after stroke by manipulation treatment.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر توانبخشی بیماران مبتلا به سندرم شانه - دست پس از سکته مغزی با درمان دستکاری
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo، اثر توان بخشی بیماران مبتلا به سندرم پیش دستی را پس از سکته با رفتار دستکاری، مشاهده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo، اثر توان بخشی بیماران مبتلا به سندرم پیش دستی را پس از سکته با رفتار دستکاری، مشاهده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective: To investigate the comprehensive rehabilitative therapy for elbow joint stiffness aiming to regain the function maximally.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان جامع توانبخشی برای سفتی مفصل آرنج با هدف بازیابی حداکثر عملکرد
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی روش درمان توان بخشی جامع برای سفتی مفاصل مفصل آرنج که هدف از آن بدست آوردن عملکرد حداکثری می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی روش درمان توان بخشی جامع برای سفتی مفاصل مفصل آرنج که هدف از آن بدست آوردن عملکرد حداکثری می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective To evaluate the analgetic and rehabilitative effect of epidural analgesia and continuous femoral nerve block after total knee replacement.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر ضد درد و توانبخشی بی دردی اپیدورال و بلوک مداوم عصب فمورال پس از تعویض کامل زانو
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی اثر analgetic و ترمیم تومورهای اپیدورال و block مداوم استخوان ران پس از تعویض کامل زانو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی اثر analgetic و ترمیم تومورهای اپیدورال و block مداوم استخوان ران پس از تعویض کامل زانو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective : To probe into the rehabilitative effect of strengthened behavioral training on chronic schizophrenia patients.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر توانبخشی آموزش رفتاری تقویتی بر بیماران اسکیزوفرنی مزمن
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش در مورد اثر توان بخشی برای آموزش رفتاری تقویت شده در بیماران شیزوفرنی مزمن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش در مورد اثر توان بخشی برای آموزش رفتاری تقویت شده در بیماران شیزوفرنی مزمن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective To desacribe self concept and concept of rehabilitative schizophrenic patients.
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف خودپنداره و مفهوم بیماران اسکیزوفرنی توانبخشی
[ترجمه ترگمان]هدف از ایجاد مفهوم خود و مفهوم توان بخشی بیماران شیزوفرنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف از ایجاد مفهوم خود و مفهوم توان بخشی بیماران شیزوفرنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bottoms' version of the crisis of legitimacy is caused by the collapse of the rehabilitative ideal.
[ترجمه گوگل]روایت باتمز از بحران مشروعیت ناشی از فروپاشی آرمان بازپروری است
[ترجمه ترگمان]نسخه Bottoms از بحران مشروعیت، از فروپاشی ایده آل توان بخشی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نسخه Bottoms از بحران مشروعیت، از فروپاشی ایده آل توان بخشی ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Because there are so many desirable objectives to achieve for the convalescent patient the outcome of rehabilitative measures is difficult to quantify.
[ترجمه گوگل]از آنجا که اهداف بسیار مطلوبی برای دستیابی به بیمار در حال نقاهت وجود دارد، تعیین کمیت نتیجه اقدامات توانبخشی دشوار است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اهداف مطلوب بسیاری برای رسیدن به بیمار بهبود یافته وجود دارد، نتیجه اقدامات توان بخشی برای تعیین کمیت دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اهداف مطلوب بسیاری برای رسیدن به بیمار بهبود یافته وجود دارد، نتیجه اقدامات توان بخشی برای تعیین کمیت دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Objective : To explore effective service model for improving rehabilitative efficacy and lowering cost.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مدل خدمات موثر برای بهبود کارایی توانبخشی و کاهش هزینه
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مدل خدماتی موثر برای بهبود اثربخشی توان بخشی و کاهش هزینه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مدل خدماتی موثر برای بهبود اثربخشی توان بخشی و کاهش هزینه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Conclusion: Two - week - rehabilitation - programme is effective and safe, but combining intravenoustherapy with rehabilitative therapy is more effective.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: برنامه دو هفتهای توانبخشی مؤثر و بیخطر است، اما ترکیب درمان داخل وریدی با درمان توانبخشی مؤثرتر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برنامه دو هفته ای بازسازی موثر و بی خطر است، اما ترکیب intravenoustherapy با درمان توان بخشی موثرتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برنامه دو هفته ای بازسازی موثر و بی خطر است، اما ترکیب intravenoustherapy با درمان توان بخشی موثرتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید