rehabilitation center

جمله های نمونه

1. After the war, the site became a physical rehabilitation center and research facility.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ، این مکان به مرکز توانبخشی فیزیکی و مرکز تحقیقاتی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ، این مکان مرکز توان بخشی فیزیکی و تاسیسات تحقیقاتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rehabilitation center where athletes can also provide services to us.
[ترجمه گوگل]مرکز توانبخشی که در آن ورزشکاران نیز می توانند به ما خدمات ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]مرکز توان بخشی که در آن ورزش کاران می توانند خدمات خود را به ما ارائه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sichuan Rehabilitation Center, China, received 72 handicapped people from Sichuan Earthquake Stricken Area in July, 200
[ترجمه گوگل]مرکز توانبخشی سیچوان، چین، 72 معلول را از منطقه زلزله زده سیچوان در ژوئیه 200 پذیرایی کرد
[ترجمه ترگمان]مرکز توان بخشی سیچوان چین، ۷۲ نفر معلول را از منطقه زمین لرزه استان سیچوان، ۲۰۰ معلول دریافت کرد، ۲۰۰ نفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rehabilitation center is equipped with a complete and perfect intellectualized system: telephone, broadband access, cable TV, and emergency call bell system are installed for each nursing bed.
[ترجمه گوگل]مرکز توانبخشی مجهز به سیستم فکری کامل و کامل است: تلفن، دسترسی پهن باند، تلویزیون کابلی و سیستم زنگ تماس اضطراری برای هر تخت پرستاری تعبیه شده است
[ترجمه ترگمان]مرکز نوسازی مجهز به یک سیستم intellectualized کامل و کامل است: تلفن، دسترسی باند پهن، تلویزیون کابلی، و سیستم زنگ تلفن اضطراری برای هر بس تر پرستاری نصب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It might be a temple, but also a rehabilitation center.
[ترجمه گوگل]ممکن است یک معبد باشد، بلکه یک مرکز توانبخشی نیز باشد
[ترجمه ترگمان]آن ممکن است یک معبد باشد، بلکه یک مرکز توان بخشی نیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of particular urgency is establishing Gospel drug addict rehabilitation center and Chinese school for them.
[ترجمه گوگل]ایجاد مرکز بازپروری معتادان انجیل و مدرسه چینی برای آنها ضروری است
[ترجمه ترگمان]فوریت ویژه ای در حال تاسیس مرکز بازپروری معتاد به مواد مخدر و مدرسه چینی برای آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was in a rehabilitation center for three months.
[ترجمه گوگل]او سه ماه در مرکز توانبخشی بود
[ترجمه ترگمان]او به مدت سه ماه در مرکز توان بخشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The earliest originator was Dr. Giterman who worked at the British Rehabilitation Center for the Disabled.
[ترجمه گوگل]اولین مبتکر دکتر گیترمن بود که در مرکز توانبخشی معلولان بریتانیا کار می کرد
[ترجمه ترگمان]اولین فرد، دکتر Giterman بود که در مرکز توان بخشی بریتانیا برای معلولین کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A few years earlier, the man had sought treatment at the drug rehabilitation center where Ruiz volunteers.
[ترجمه گوگل]چند سال قبل، این مرد به دنبال درمان در مرکز بازپروری مواد مخدر که رویز داوطلب می شود، رفته بود
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، این مرد به دنبال درمان در مرکز بازپروری مواد مخدر Ruiz بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They came directly from hospitals or drug and alcohol rehabilitation centers and, in a few cases, from prison.
[ترجمه گوگل]آنها مستقیماً از بیمارستان ها یا مراکز ترک اعتیاد به مواد مخدر و الکل و در موارد معدودی از زندان آمده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها مستقیما از بیمارستان یا مراکز بازپروری مواد مخدر و الکل و در برخی موارد، از زندان دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We need only to cite schools and colleges, hospitals, drug rehabilitation centers, libraries and the like.
[ترجمه گوگل]ما فقط باید به مدارس و دانشکده ها، بیمارستان ها، مراکز ترک اعتیاد، کتابخانه ها و موارد مشابه اشاره کنیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط باید به مدارس و دانشکده ها، بیمارستان ها، مراکز بازپروری مواد مخدر، کتابخانه ها و نظایر آن اشاره کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. KEY LARGO, Fla. - The newborn calf of a deaf bottlenose dolphin that was found stranded last fall off a Florida beach died Friday at a marine mammal rehabilitation center.
[ترجمه گوگل]کی لارگو، فلوریدا - گوساله تازه متولد شده یک دلفین بینی بطری ناشنوا که پاییز گذشته در سواحل فلوریدا گیر افتاده بود، جمعه در یک مرکز توانبخشی پستانداران دریایی مرد
[ترجمه ترگمان]کلید اصلی، Fla نوزاد نوزاد of bottlenose که در پاییز گذشته در ساحل فلوریدا گرفتار شده بود روز جمعه در مرکز توان بخشی پستانداران دریایی فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has wide range of using place: Home, hotel, guesthouse, high-grade villa, top-grade house, leisure center, rehabilitation center, beauty parlor, public bathroom, bath sauna center, etc.
[ترجمه گوگل]دارای طیف گسترده ای از مکان های استفاده: خانه، هتل، مهمانخانه، ویلای درجه یک، خانه درجه یک، مرکز تفریحی، مرکز توانبخشی، سالن زیبایی، حمام عمومی، مرکز سونا حمام و غیره
[ترجمه ترگمان]دامنه گسترده ای از استفاده از این مکان دارد: خانه، هتل، مهمانخانه، خانه درجه بالا، مرکز اسکان، مرکز توان بخشی، حمام عمومی، حمام عمومی، مرکز حمام حمام، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A team of U. S. Navy audiologists conducted a hearing test on a rare beaked whale convalescing at a marine mammal rehabilitation center in the Florida Keys.
[ترجمه گوگل]تیمی از شنوایی شناسان نیروی دریایی ایالات متحده آزمایش شنوایی را بر روی یک نهنگ منقاری نادر در حال نقاهت در یک مرکز توانبخشی پستانداران دریایی در فلوریدا کیز انجام دادند
[ترجمه ترگمان]تیمی از U اس audiologists نیروی دریایی یک آزمایش شنوایی بر روی یک نهنگ کمیاب به نام convalescing در یک مرکز توان بخشی پستانداران دریایی در فلوریدا کیز انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• place where one is restored to a state of health or to constructive activity

پیشنهاد کاربران

بپرس