regulations


اییننامه، مقررات قانون ـ فقه : مقررات روانشناسى : مقررات بازرگانى : مقررات، قوانین علوم نظامى : نظام نامه

جمله های نمونه

1. elastic regulations
مقررات قابل انعطاف (دگرگون پذیر)

2. ever-changing regulations have handcuffed the merchants
مقررات دائم التغییر دست تجار را بسته است.

3. exclusive regulations
مقررات ویژه

4. express regulations
مقررات مخصوص

5. restrictive regulations
مقرارت دست و پاگیر

6. strict regulations concerning alcoholic drinks
مقررات سخت در مورد نوشابه های الکلی

7. such regulations will throttle scientific freedom
این گونه مقررات موجب سرکوب کردن آزادی علمی خواهد شد.

8. the regulations having to do with the veil
مقررات وابسته به حجاب

9. the regulations that determine the governance of this school
مقرراتی که بر طرز اداره کردن این مدرسه حاکم است

10. these regulations are subject to change without prior notice
این مقررات بدون اطلاع قبلی قابل تغییرند.

11. according to regulations
طبق مقررات

12. observe the regulations
مقررات را رعایت کنید.

13. rigid office regulations
مقررات خشک اداری

14. too many regulations have fettered traders
مقررات بیش از حد دست و پای تجار را بسته است.

15. rules and regulations
قوانین و مقرارت،مقررات پیچاپیچ

16. fish and game regulations
مقررات ماهی گیری و شکار

17. some of those regulations have been cancelled
برخی از آن مقررات ملغی شده اند.

18. they loosened export regulations
آنها مقررات صادرات را آسان تر کردند.

19. too many government regulations tended to hamstring business activity
مقررات زیاد دولت جلو فعالیت بازرگانی را می گرفت.

20. the constitutionality of these regulations is in doubt
مطابقت این مقررات با قانون اساسی مورد شک است.

21. the jungle of government regulations
کلاف درهم پیچیده ی مقررات دولتی

22. you have infringed the regulations
شما از مقررات سرپیچی کرده اید.

23. a driver who disobeys traffic regulations
راننده ای که مقررات رانندگی را رعایت نمی کند (زیر پا می گذارد)

24. he digested all of the regulations in a single volume
او کلیه ی مقررات را در یک جلد خلاصه کرد.

25. he complied with all of the regulations
او از همه ی مقررات پیروی کرد.

26. the company's directors approved the new regulations
مدیران شرکت مقررات جدید را تصویب کردند.

27. he is thoroughly conversant with the new regulations
او با مقررات جدید آشنایی کامل دارد.

28. the building must conform with the municipal regulations
ساختمان باید با مقررات شهرداری مطابقت داشته باشد.

29. the country's trade is hurt by the tangle of regulations
در هم و برهمی مقررات به بازرگانی کشور صدمه می زند.

تخصصی

[حسابداری] مقررات

پیشنهاد کاربران

آئین نامه
Laws and regulations قوانین و مقررات
مقررات
قوانین
آیین نامه ها و مقررات
ضوابط، مقررات

بپرس