دارای مجوز قانونی
regulated professionals
متخصصان دارای مجوز
قاعده مند
تحت نظارت قانونی
تحت نظارت، مرتب، قانونمند
Organized
مقررات گذاری شده
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
قانون گذاری شده
زمانی که چیزی توسط مجموعه ای خاص از قوانین کنترل می شود.
regulated secretion :ترشح تنظیم شده
قانونی شده
تدوین شده
تنظیم شده
قابل تنظیم شدن
کنترل شده
قانونمند، قاعده مند، نظام مند، بسامان، سامان یافته
( صفت می باشد و به معنی ) کنترل شده
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
controlled by rules or laws
آراسته
تحت نظارت
قانونی
تنظیم شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)