1. the pendulum swings with regularity
آونگ مرتب نوسان می کند.
2. He exercised with a regularity that amazed us.
[ترجمه گوگل]او با نظمی ورزش می کرد که ما را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان]او با نظم و ترتیب کار می کرد که ما را متحیر ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با نظم و ترتیب کار می کرد که ما را متحیر ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Aircraft passed overhead with monotonous regularity .
[ترجمه گوگل]هواپیما با نظم یکنواخت از بالای سر عبور کرد
[ترجمه ترگمان]Aircraft با نظم یکنواختی از بالای سرشان گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Aircraft با نظم یکنواختی از بالای سرشان گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Climate change is disrupting the regularity of the seasons.
[ترجمه گوگل]تغییرات آب و هوایی نظم فصول را مختل می کند
[ترجمه ترگمان]تغییر آب و هوا نظم و ترتیب فصول را مختل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییر آب و هوا نظم و ترتیب فصول را مختل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Our team kept losing with monotonous regularity .
[ترجمه گوگل]تیم ما با نظم یکنواخت شکست می خورد
[ترجمه ترگمان]تیم ما با نظم یکنواختی از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیم ما با نظم یکنواختی از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Planes passed overhead with unceasing regularity.
[ترجمه گوگل]هواپیماها با نظمی بی وقفه از بالای سر می گذشتند
[ترجمه ترگمان]هواپیماها با نظم و ترتیب از بالای سرشان می گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیماها با نظم و ترتیب از بالای سرشان می گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The idea is to maintain the regularity of the heartbeat.
[ترجمه گوگل]ایده این است که منظم بودن ضربان قلب را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]ایده این است که نظم قلب را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایده این است که نظم قلب را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Experimenters have succeeded in controlling the rate and regularity of the heartbeat.
[ترجمه گوگل]آزمایشگران در کنترل ضربان قلب و منظم بودن آن موفق شده اند
[ترجمه ترگمان]experimenters موفق شده اند نرخ و نظم قلب را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]experimenters موفق شده اند نرخ و نظم قلب را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Is there any regularity in English word stress?
[ترجمه گوگل]آیا در واژه انگلیسی استرس نظمی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ نظم و ترتیبی در لغت انگلیسی وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ نظم و ترتیبی در لغت انگلیسی وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. New secretaries came and went with monotonous regularity.
[ترجمه گوگل]منشی های جدید با نظم یکنواخت می آمدند و می رفتند
[ترجمه ترگمان]منشی جدید آمدند و با نظم یکنواخت پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منشی جدید آمدند و با نظم یکنواخت پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its basic objective was to stimulate the regularity and safety of international air transport.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی آن تحریک منظم و ایمنی حمل و نقل هوایی بین المللی بود
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی آن تحریک نظم و امنیت حمل و نقل هوایی بین المللی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی آن تحریک نظم و امنیت حمل و نقل هوایی بین المللی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Shells now began to fall with increasing regularity among closely packed men.
[ترجمه گوگل]اکنون پوسته ها با افزایش منظم در میان مردانی که از نزدیک بسته بندی شده بودند شروع به سقوط کردند
[ترجمه ترگمان]اکنون گلوله ها در میان انبوهی از افراد با نظم و ترتیب شروع به باریدن کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون گلوله ها در میان انبوهی از افراد با نظم و ترتیب شروع به باریدن کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thus, a regularity in discourse is a linguistic feature which occurs in a definable environment with a significant frequency.
[ترجمه گوگل]بنابراین، نظم در گفتمان یک ویژگی زبانی است که در یک محیط قابل تعریف با فراوانی قابل توجهی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک نظم در گفتمان یک ویژگی زبانی است که در یک محیط تعریف پذیر با فرکانس قابل توجهی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک نظم در گفتمان یک ویژگی زبانی است که در یک محیط تعریف پذیر با فرکانس قابل توجهی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They meet with great regularity.
[ترجمه گوگل]آنها با نظم زیادی ملاقات می کنند
[ترجمه ترگمان]با نظم فراوان یکدیگر را ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نظم فراوان یکدیگر را ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید