عبارت "regular basis" یکی از ساختارهای پرکاربرد در زبان انگلیسی است، به خصوص در مکالمات رسمی، ایمیل های کاری، و متون روزمره.
به طور منظم
به صورت مرتب / دوره ای
بر اساس برنامه ثابت / در فواصل زمانی معین
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ regularly – consistently – routinely – habitually – periodically – frequently
مثال؛
I exercise on a regular basis to stay healthy.
The team meets on a regular basis to discuss progress.
You should check your emails on a regular basis.
به طور منظم
به صورت مرتب / دوره ای
بر اساس برنامه ثابت / در فواصل زمانی معین
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ regularly – consistently – routinely – habitually – periodically – frequently
مثال؛
کاری را بطور منظم اجام دادن
On a regular basis مرتباً، مدام
به طور منظم