regretfully


با تاسف، متاسفانه

جمله های نمونه

1. 'I must go,' he said regretfully.
[ترجمه گوگل]با تاسف گفت: من باید بروم
[ترجمه ترگمان]با تاسف گفت: من باید بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'I'm afraid not,' he said regretfully.
[ترجمه Mrjn] با تاسف گفت:متاسفانه نه
|
[ترجمه گوگل]با تاسف گفت: می ترسم نه
[ترجمه ترگمان]با تاسف گفت: متاسفانه نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Regretfully, we do not have time to continue this discussion now.
[ترجمه گوگل]متأسفانه اکنون فرصتی برای ادامه این بحث نداریم
[ترجمه ترگمان]Regretfully، ما وقت نداریم که این بحث را ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is, regretfully, no space in this article to examine all these issues.
[ترجمه گوگل]متأسفانه در این مقاله جایی برای بررسی همه این مسائل وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله هیچ فضایی برای بررسی همه این مسائل وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Emma shook her head regretfully.
[ترجمه گوگل]اما سرش را با تاسف تکان داد
[ترجمه ترگمان]اما با تاسف سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Regretfully, some jobs will be lost.
[ترجمه گوگل]متأسفانه برخی از مشاغل از دست خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی مشاغل از دست خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Regretfully, mounting costs have forced the museum to close.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، افزایش هزینه ها موزه را مجبور به تعطیلی کرده است
[ترجمه ترگمان]هزینه های فزاینده، موزه را وادار به تعطیلی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mate observed regretfully that he could not account for that young fellow's whims.
[ترجمه گوگل]همسر با تأسف مشاهده کرد که نمی تواند به هوس های آن جوان پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]نایب کشتی با تاسف متوجه شد که او نمی تواند به خاطر هوس های جوان آن جوان حساب باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Regretfully traditional inspection often shifts the focus of responsibility for the quality of performance away from the person carrying out the work.
[ترجمه گوگل]متأسفانه بازرسی سنتی اغلب تمرکز مسئولیت کیفیت عملکرد را از شخصی که کار را انجام می دهد تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]بازرسی سنتی Regretfully اغلب تمرکز مسیولیت برای کیفیت عملکرد را از فردی که کار را انجام می دهد، تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No, regretfully Mrs Field died before it could be arranged.
[ترجمه گوگل]نه، متأسفانه خانم فیلد قبل از اینکه ترتیب داده شود فوت کرد
[ترجمه ترگمان]نه، متاسفانه خانم Field قبل از این که این کار را بکنند، مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He shook his head regretfully.
[ترجمه گوگل]سرش را با تاسف تکان داد
[ترجمه ترگمان]با تاسف سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the end he sent it, regretfully, to Paul, thus adding to the latter's troubles.
[ترجمه گوگل]در پایان او آن را با تأسف نزد پولس فرستاد و بدین ترتیب بر مشکلات او افزود
[ترجمه ترگمان]در پایان آن را با تاسف به پایول ارسال کرد و در نتیجه به مشکلات اخیر اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because of our comparative approach, we must regretfully bypass interesting problems within the individual countries.
[ترجمه گوگل]به دلیل رویکرد تطبیقی ​​ما، متأسفانه باید از مشکلات جالب در داخل هر کشور عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]به دلیل رویکرد مقایسه ای ما باید مشکلات جالبی را در کشورهای مختلف از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Regretfully he kissed her forehead, extracted himself from her embrace and sent her on her way to a virtuous bed.
[ترجمه گوگل]با تأسف پیشانی او را بوسید و خود را از آغوش او بیرون کشید و او را روانه بستری نیکو کرد
[ترجمه ترگمان]سپس پیشانی او را بوسید و خود را از آغوش او بیرون کشید و او را به سوی بس تر virtuous فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sorrowfully, remorsefully, with feelings of anguish

پیشنهاد کاربران

بپرس