regorge

/rɪˈɡɔːrdʒ//rɪˈɡɔːdʒ/

قی کردن، بالا آوردن، استفراغ کردن، وامیدن، پس زدن، پس پراندن، بیرون ریختن، دوباره فروبردن، دوباره قورت دادن، برگشتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: regorges, regorging, regorged
• : تعریف: to throw up or discharge violently; disgorge.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to flow back again violently or in a great surge.

پیشنهاد کاربران

بپرس