• (1)تعریف: the act or process of registering or enrolling.
• (2)تعریف: an entry recorded in a register. • مشابه: register
• (3)تعریف: the total number of persons registered.
• (4)تعریف: a certificate indicating that registration has taken place.
جمله های نمونه
1. Student registration starts the first week in September.
[ترجمه سین. صاد] هفته نخست سپتامبر ثبت نام دانشجویی آغاز می شود.
|
[ترجمه سین. صاد] شروع نام نویسی دانشجویی از هفته نخست سپتامبر می باشد.
|
[ترجمه Delara] در هفته اول سپتامبر ثبت نام دانش آموزان آغاز میشود
|
[ترجمه گوگل]ثبت نام دانشجویان از هفته اول شهریور ماه آغاز می شود [ترجمه ترگمان]ثبت نام دانشجویان در هفته نخست ماه سپتامبر آغاز می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Certain charities are exempt from VAT registration.
[ترجمه گوگل]برخی از موسسات خیریه از ثبت نام مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند [ترجمه ترگمان]موسسات خیریه خاص از ثبت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The cut-off date for registration is July
[ترجمه گوگل]آخرین مهلت ثبت نام تیرماه می باشد [ترجمه ترگمان]تاریخ قطعی ثبت نام ماه ژوئیه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Another driver managed to get the registration number of the car.
[ترجمه گوگل]راننده دیگری موفق به دریافت شماره ثبت خودرو شد [ترجمه ترگمان]یک راننده دیگر موفق شد شماره ثبت اتومبیل را بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The registration form showed his date of birth as August 197
[ترجمه گوگل]فرم ثبت نام تاریخ تولد او را آگوست 197 نشان می داد [ترجمه ترگمان]فرم ثبت نام تاریخ تولد او را ۱۹۷ اوت اعلام کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The registration of several firms which have churned the accounts was revoked.
[ترجمه گوگل]ثبت چند شرکتی که حساب را مخدوش کرده بودند لغو شد [ترجمه ترگمان]ثبت چندین شرکت که حساب های جاری را به این سو کشانده بودند، لغو شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I gave the registration number of the robbers' car to the police.
[ترجمه گوگل]شماره ثبت خودرو سارقان را به پلیس دادم [ترجمه ترگمان]شماره ثبت ماشین دزدها را به پلیس دادم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The police ran a check on the registration number of the car.
[ترجمه گوگل]پلیس شماره ثبت خودرو را بررسی کرد [ترجمه ترگمان]پلیس شماره ثبت این اتومبیل را بررسی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What is the cut-off date for registration?
[ترجمه آرزو] تاریخ قطعی برای ثبتنام چیست؟
|
[ترجمه سین. صاد] تاریخ قطعی ثبت نام کِی است؟
|
[ترجمه گوگل]مهلت ثبت نام چه تاریخی است؟ [ترجمه ترگمان]تاریخ حذف برای ثبت چیست؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The registration of students for the course will begin on Thursday morning.
[ترجمه گوگل]ثبت نام دانشجویان در این دوره از صبح روز پنجشنبه آغاز می شود [ترجمه ترگمان]ثبت دانشجویان برای این دوره پنج شنبه صبح آغاز خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I traced my family history using the civil registration records.
[ترجمه گوگل]من سابقه خانوادگی خود را با استفاده از سوابق ثبت احوال دنبال کردم [ترجمه ترگمان]من تاریخچه خونواده - م رو ردیابی کردم و از سوابق ثبت نام civil استفاده کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You should be eligible for registration as a student member.
[ترجمه گوگل]شما باید واجد شرایط ثبت نام به عنوان عضو دانشجو باشید [ترجمه ترگمان]شما باید واجد شرایط ثبت نام به عنوان یک عضو دانشجو باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Under the new regulation we can grant full registration to foreign lawyers.
[ترجمه گوگل]طبق مقررات جدید می توانیم ثبت نام کامل را به وکلای خارجی اعطا کنیم [ترجمه ترگمان]براساس مقررات جدید، ما می توانیم ثبت نام کامل به وکلای خارجی بدهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Registration of births and deaths became compulsory in 187
[ترجمه گوگل]ثبت ولادت و وفات در سال 187 اجباری شد [ترجمه ترگمان]ثبت نام تولدها و مرگ ها در ۱۸۷ سال اجباری شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The new system will speed up the registration process.
[ترجمه گوگل]سیستم جدید روند ثبت نام را تسریع خواهد کرد [ترجمه ترگمان]سیستم جدید روند ثبت نام را تسریع خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[کامپیوتر] ثبت نام - اطلاع دادن به سازنده ی محصولی که شما آن را خریده و نصب کرده اید. این اطلاع رسانی سودمند است، زیرا بعدها سازنده می تواند شما را از نظر به روز در آوردن محصول پشتیبانی کند. [زمین شناسی] ثبت نام ،ثبت کردن ،نام نویسی ،اسم نویسی - فرآیند اختصاص دادن دو یا چند مجموعه دادهای کارتوگرافیک یا تصاویر رقومی که از نظر هندسی به طور عمودی در مجاورت هم قرار دارند
انگلیسی به انگلیسی
• act of registering, enrollment, act of entering into an official record the registration of something is the recording of it in an official list.
پیشنهاد کاربران
ثبت نام ثبت کردن، نام نویسی، اسم نویسی، موضوع ثبت شده، کامپیوتر: ثبت، قانون فقه: ثبت کردن، علوم نظامی: ثبت تیر کردن، ثبت تیر
Registrationfromyourcontryisclosed
ثبت نام ، ثبت اطلاعات ، نام نویسی
اسم نویسی _ نام نگاشت _ ثبت نام
TRANSPORT ( also registration number ) ; ( abbreviation reg ) the official set of numbers and letters shown on the front and back of a road vehicle حمل و نقل مجموعه رسمی از اعداد و حروف نشان داده شده در جلو و عقب یک وسیله نقلیه جاده ای. ... [مشاهده متن کامل]
پلاک خودرو What's the registration of the car ? Police are looking for a small blue car with the registration number B34 - ACS
پلاک ماشین
کارت خودرو یا ثبت نام registration form license and registration
registration ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: شناسه 8 تعریف: مجموعۀ حروف و اعدادی که کلیۀ وسایل پرندۀ متعلق به هر کشور با آن مشخص شود؛ بخشی از این علائم با هماهنگی و تأیید مجامع بینالمللی بر روی بدنه ثبت میشود
Registration means to bring two data sets into alignment, i. e. , to find the “best” transformation that maps one set of data onto another
در برخی متون ادبی برداشت معنی میشود
کارت شناسایی خودرو ( کارت ماشین ) May I see your license and registration? میتونم گواهی نامه و کارت ماشینت رو ببینم؟