1. regional problems as well as those of the capital
مسایل شهرستان ها و همچنین مسایل پایتخت
2. a regional turn of speech
لهجه ی محلی
3. the regional government
دولت محلی
4. he won the regional laurels and went on to the finals
او تاج های (قهرمانی) محلی را برد و به دور نهایی راه یافت.
5. below him are five regional offices
پنج اداره ی محلی زیر نظر اوست.
6. we must allow local needs to take precedence over regional
باید بگذاریم نیازهای محلی بر نیازهای منطقه ای ارجحیت داشته باشد.
7. There is a tendency towards regional cooperation.
[ترجمه گوگل]تمایل به همکاری های منطقه ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گرایشی به هم کاری منطقه ای وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Thornbury has announced a takeover bid of a regional TV company.
[ترجمه گوگل]تورنبری پیشنهاد خرید یک شرکت تلویزیونی منطقه ای را اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]Thornbury پیشنهاد تصاحب یک شرکت تلویزیونی منطقه ای را اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Power has been handed over to provincial and regional assemblies.
[ترجمه گوگل]قدرت به مجامع استانی و منطقه ای واگذار شده است
[ترجمه ترگمان]قدرت به مجامع استانی و منطقه ای تحویل داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A regional conflict would erupt into violent warfare.
[ترجمه گوگل]یک درگیری منطقه ای به جنگ خشونت آمیز تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]یک درگیری منطقه ای به جنگ های خشونت بار تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a federation of 10 regional unions.
[ترجمه گوگل]این فدراسیون متشکل از 10 اتحادیه منطقه ای است
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه متشکل از ۱۰ اتحادیه منطقه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Under pressure from the public, many regional governments cleaned up their beaches.
[ترجمه گوگل]تحت فشار مردم، بسیاری از دولت های منطقه ای سواحل خود را پاکسازی کردند
[ترجمه ترگمان]تحت فشار مردم، بسیاری از دولت های منطقه سواحل خود را تمیز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The defence argued that a regional court was not competent to try their case.
[ترجمه گوگل]دفاع استدلال کرد که دادگاه منطقه ای صلاحیت رسیدگی به پرونده آنها را ندارد
[ترجمه ترگمان]این دفاع مدعی شد که یک دادگاه منطقه ای صلاحیت رسیدگی به پرونده آن ها را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Regional managers occupy a crucial role in developing a strategic framework.
[ترجمه گوگل]مدیران منطقه ای نقش مهمی در توسعه یک چارچوب استراتژیک دارند
[ترجمه ترگمان]مدیران منطقه ای نقش حیاتی در توسعه یک چارچوب استراتژیک ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Regional clashes could develop into larger quarrels.
[ترجمه گوگل]درگیری های منطقه ای می تواند به نزاع های بزرگتر تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]درگیری های منطقه ای می تواند به نزاع های بزرگتری منجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The agency has a network of regional offices.
[ترجمه گوگل]این آژانس دارای شبکه ای از دفاتر منطقه ای است
[ترجمه ترگمان]این موسسه شبکه ای از دفاتر منطقه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The stories have a strong regional flavour.
[ترجمه گوگل]داستان ها طعم قوی منطقه ای دارند
[ترجمه ترگمان]این داستان ها یک طعم منطقه ای قوی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. These issues have been discussed in the regional assemblies.
[ترجمه گوگل]این موضوعات در مجامع منطقه ای مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این مسائل در مجامع منطقه ای مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید