regenerator

/rɪˈdʒenəˌreɪtər//rɪˈdʒenəreɪtə/

معنی: تقویت کننده، باز زاد، نوزا، بوجود اورنده
معانی دیگر: (شخص یا چیز) احیاگر، بازآفرین، باززادگر، مولد، خالق

جمله های نمونه

1. In addition, the regenerator and the orifice are the main components where exergy losses exist.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، احیا کننده و روزنه اجزای اصلی هستند که در آن تلفات اگزرژی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، مولد و اریفیس مولفه های اصلی هستند که تلفات اکسرژی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Regenerator is a crucial component in the liquid desiccant air conditioning system.
[ترجمه گوگل]Regenerator یک جزء حیاتی در سیستم تهویه مطبوع خشک کن مایع است
[ترجمه ترگمان]regenerator یک جز حیاتی در سیستم تهویه مطبوع مایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cooling coils are introduced into the regenerator to control the temperature and remove the excess heat.
[ترجمه گوگل]کویل های خنک کننده برای کنترل دما و حذف گرمای اضافی به احیاء کننده وارد می شوند
[ترجمه ترگمان]کویل های گرمایش در مولد برای کنترل دما و حذف گرمای اضافی وارد مولد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A multilayer regenerator was pro- posed to decrease the loss. Three - dimension CFD model was used to simulate the Srrling thermoacoustic engine with large pressure amplitude.
[ترجمه گوگل]یک بازسازی کننده چند لایه برای کاهش تلفات پیشنهاد شد از مدل سه بعدی CFD برای شبیه سازی موتور ترموآکوستیک Srrling با دامنه فشار زیاد استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یک مولد چند لایه برای کاهش اتلاف ایجاد شده بود سه بعد از مدل CFD به منظور شبیه سازی موتور thermoacoustic Srrling با دامنه فشار بزرگ استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper introduces a kind of pulse tube regenerator, which can recover part of the lost acoustic power, and then analyzes it in two aspects:acoustic power recovery and phase angle adjustment.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی بازسازی کننده لوله پالس را معرفی می کند که می تواند بخشی از توان صوتی از دست رفته را بازیابی کند و سپس آن را در دو جنبه بازیابی توان صوتی و تنظیم زاویه فاز تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله نوعی از نوع مولد پالس را معرفی می کند که می تواند بخشی از قدرت صوتی گم شده را بازیابی کند و سپس آن را به دو بعد تجزیه و تحلیل کند: بازیابی توان آکوستیک و تنظیم زاویه فاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Slagging capacity of regenerator has direct influences on the quality of circulating wash oil and consumption of wash oil.
[ترجمه گوگل]ظرفیت سرباره شدن احیا کننده تأثیر مستقیمی بر کیفیت روغن شستشو در گردش و مصرف روغن شستشو دارد
[ترجمه ترگمان]ظرفیت Slagging مولد تاثیر مستقیمی بر کیفیت گردش نفت و مصرف نفت خام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is pointed out the ceramics alveolate regenerator life improvement is improved and its damage problem should be resolved.
[ترجمه گوگل]خاطرنشان می‌شود که عمر دستگاه احیاگر آلوئول سرامیکی بهبود یافته و مشکل آسیب آن باید برطرف شود
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که بهبود صنعت سرامیک و مولد، بهبود یافته است و مشکل آسیب آن نیز باید حل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And an all-optical regenerator design scheme for quadrature phase-shift keying(QPSK) and differential quadrature phase-shift keying(DQPSK) signals was investigated through numerical simulations.
[ترجمه گوگل]و یک طرح طراحی بازسازی‌کننده تمام نوری برای سیگنال‌های کلیدزنی تغییر فاز چهارگانه (QPSK) و کلید‌گذاری تغییر فاز مربعی دیفرانسیل (DQPSK) از طریق شبیه‌سازی‌های عددی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]و یک طرح طراحی کل مولد نوری برای کلیدزنی انتقال فاز (QPSK)و quadrature تفاضلی keying تغییر فاز (DQPSK)از طریق شبیه سازی های عددی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper makes research on internal mechanism of regenerator from the view of entropy. The quantitative relation between the loss and the entropy increase is first derived.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تحقیق در مورد مکانیسم داخلی احیاگر از دیدگاه آنتروپی می پردازد ابتدا رابطه کمی بین از دست دادن و افزایش آنتروپی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقاتی را بر روی مکانیزم داخلی مولد از دیدگاه آنتروپی انجام می دهد رابطه کمی بین افت و افزایش آنتروپی حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Increase of efficiency of regenerator can powerfully decrease energy consumption of tank furnace.
[ترجمه گوگل]افزایش راندمان احیاگر می تواند به شدت مصرف انرژی کوره مخزن را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]افزایش بازدهی مولد می تواند به شدت مصرف انرژی کوره مخزن را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Matching characteristics among linear compressor, regenerator, pulse tube and inertance tube have large impact on the performance of high frequency pulse tube cryocooler.
[ترجمه گوگل]ویژگی های تطبیق بین کمپرسور خطی، احیاگر، لوله پالس و لوله اینرسی تاثیر زیادی بر عملکرد کرایوکولر لوله پالس با فرکانس بالا دارد
[ترجمه ترگمان]تطبیق خصوصیات در میان کمپرسور خطی، مولد، لوله پالس و لوله رحمی تاثیر زیادی بر عملکرد لوله های دارای فرکانس بالا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. New technology is limited due to the structure feature of regenerator and reactor, during the refine of small catalytic cracking unit.
[ترجمه گوگل]فن آوری جدید به دلیل ویژگی ساختاری احیاگر و راکتور، در طول پالایش واحد ترک خوردگی کاتالیستی کوچک، محدود شده است
[ترجمه ترگمان]فن آوری جدید به خاطر ویژگی ساختار مولد و رآکتور، در طول اصلاح یک واحد شکاف کاتالیزوری کوچک، محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This power, or fluid catalyst, is continuously circulated between the reactor and the regenerator, using air, oil vapor, and steam as the conveying media.
[ترجمه گوگل]این نیرو یا کاتالیزور سیال به طور پیوسته بین راکتور و احیا کننده با استفاده از هوا، بخار روغن و بخار به عنوان رسانه انتقال دهنده در گردش است
[ترجمه ترگمان]این قدرت، یا کاتالیزور مایع، به طور مداوم بین رآکتور و مولد پخش می شود، با استفاده از هوا، بخار نفت و بخار به عنوان رسانه انتقال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The simulation with simple harmonic analysis on the performance of a regenerator was carried out.
[ترجمه گوگل]شبیه سازی با تحلیل هارمونیک ساده بر روی عملکرد یک احیاگر انجام شد
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی با آنالیز هارمونیک ساده بر روی عملکرد یک مولد انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقویت کننده (اسم)
amplifier, booster, regenerator

باز زاد (اسم)
regenerator, regeneration, rebirth

نوزا (اسم)
regenerator

بوجود اورنده (اسم)
regenerator

تخصصی

[مهندسی گاز] مولد، بوجودآورنده، بازیاب

انگلیسی به انگلیسی

• renewer, one who restores to good condition; reformer, one who changes; one who re-creates

پیشنهاد کاربران

بپرس