regenerative

/rɪˈdʒenəreɪt//rɪˈdʒenəreɪt/

معنی: احیا کننده
معانی دیگر: جان بخش، حیات بخش، باززا، باززاینده، زادگر

جمله های نمونه

1. Regenerative working ceased and the equipment was gradually removed from Nos. 44-5and they were provided with ordinary equipment.
[ترجمه گوگل]کار احیا متوقف شد و تجهیزات به تدریج از شماره 44-5 خارج شد و تجهیزات معمولی در اختیار آنها قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کار احیا کننده متوقف شد و دستگاه به تدریج از Nos حذف شد آن ها مجهز به تجهیزات معمولی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Occasional islands of regenerative mucosa were present.
[ترجمه گوگل]جزایر گاه به گاه مخاط احیا کننده وجود داشت
[ترجمه ترگمان]جزایر اتفاقی of در حال حاضر وجود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The regenerative cars had not shown the expected economies and indeed they were responsible for excessive current consumption.
[ترجمه گوگل]خودروهای احیا کننده اقتصاد مورد انتظار را نشان نداده بودند و در واقع آنها مسئول مصرف بیش از حد فعلی بودند
[ترجمه ترگمان]اتومبیل های احیا کننده، اقتصادهای مورد انتظار را نشان نداده بودند و در واقع آن ها مسئول مصرف جاری بیش از حد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The regenerative technologies are beneficial for both farmers and rural environments.
[ترجمه گوگل]فن آوری های احیا کننده هم برای کشاورزان و هم برای محیط های روستایی مفید هستند
[ترجمه ترگمان]فن آوری های احیا کننده هم برای کشاورزان و هم در محیط های روستایی مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Three-phase asynchronous drives and regenerative braking are expected to cut energy consumption by 40 %.
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود درایوهای ناهمزمان سه فاز و ترمز احیا کننده مصرف انرژی را تا 40 درصد کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که ترمز همزمان همزمان و ترمز احیا کننده، مصرف انرژی را تا ۴۰ درصد کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the regenerative powers of the corporate hydra were insidious.
[ترجمه گوگل]اما قدرت احیا کننده هیدرای شرکتی موذیانه بود
[ترجمه ترگمان]اما قدرت های regenerative of موذیانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. AIM To observe axoplasm flow of regenerative nerve resumed to confirm the possibility of nerve fibre regeneration after end to side neurorrhaphy.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده جریان آکسوپلاسم عصب ترمیم کننده برای تایید امکان بازسازی فیبر عصبی پس از نورورافی انتهایی به سمت، از سر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]به منظور مشاهده جریان axoplasm از عصب احیا کننده، امکان تجدید حیات مجدد الیاف عصبی پس از پایان به neurorrhaphy وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ultra Air Heatless Regenerative Dryers delivers a -40 F PDP, a dewpoint lower than that required by the Instrument Society of America.
[ترجمه گوگل]خشک‌کن‌های احیاکننده بدون حرارت فوق‌العاده هوا، PDP -40 درجه فارنهایت را ارائه می‌کنند، نقطه شبنم کمتر از آنچه انجمن ابزار آمریکا نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]Ultra Regenerative heatless Air یک ۴۰ ۴۰ ۴۰ ۴۰ ۴۰، یک dewpoint کم تر از آنچه توسط جامعه سند آمریکا مورد نیاز است را ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The corrosion problem is less in regenerative plants since the heating surface is provided by stones.
[ترجمه گوگل]مشکل خوردگی در گیاهان احیا کننده کمتر است زیرا سطح گرمایش توسط سنگ تامین می شود
[ترجمه ترگمان]مشکل خوردگی در گیاهان احیا کننده کم تر است زیرا سطح گرمایش توسط سنگ ها تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With a super regenerative receiver, this causes problems in that while close coupling improves sensitivity, it can cause the receiver to stop oscillating over part of the band.
[ترجمه گوگل]با یک گیرنده فوق احیا کننده، این باعث ایجاد مشکلاتی می شود، زیرا در حالی که اتصال نزدیک حساسیت را بهبود می بخشد، می تواند باعث توقف نوسان گیرنده در بخشی از باند شود
[ترجمه ترگمان]با یک گیرنده فوق العاده احیا کننده، این مساله باعث بروز مشکلاتی در آن می شود در حالی که کوپلینگ نزدیک حساسیت را بهبود می بخشد، و می تواند باعث شود که گیرنده نوسان در بخشی از باند را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One goal of regenerative medicine is to instructively convert adult cells into other cell types for tissue repair and regeneration.
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف پزشکی بازساختی، تبدیل آموزنده سلول های بالغ به انواع سلول های دیگر برای ترمیم و بازسازی بافت است
[ترجمه ترگمان]یک هدف از طب احیا کننده، تبدیل سلول های بزرگ سال به دیگر انواع سلول برای ترمیم بافت و بازسازی بافت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion Immunosuppresssant FK506 could promote nerve regenerative speed and quality after end-to-side neurorrhaphy of peripheral nerve.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری سرکوب‌کننده سیستم ایمنی FK506 می‌تواند سرعت و کیفیت بازسازی عصب را پس از نورورافی انتها به سمت عصب محیطی افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Immunosuppresssant FK۵۰۶ می تواند سرعت و سرعت احیا کننده عصبی را بعد از neurorrhaphy جانبی عصبی محیطی ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Energy loss of combustion system on regenerative heating furnace is analyzed, improved program is proposed.
[ترجمه گوگل]اتلاف انرژی سیستم احتراق در کوره گرمایش احیاکننده تجزیه و تحلیل شده است، برنامه بهبود یافته پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]از دست دادن انرژی سیستم احتراق در کوره گرم گرمایی آنالیز شده، برنامه بهبود یافته پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The two group X-ray gallus regenerative and knee, ankle joint function restore and fracture union were compare observation.
[ترجمه گوگل]دو گروه گالوس ترمیم کننده با اشعه ایکس و زانو، بازیابی عملکرد مفصل مچ پا و پیوند شکستگی مورد مقایسه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]دو گروه اشعه ایکس - ray gallus و زانو، عملکرد مفصل مچ پا و اتحادیه شکستگی با مشاهده مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احیا کننده (صفت)
regenerative

تخصصی

[برق و الکترونیک] احیاگر
[مهندسی گاز] بازیافتی
[نساجی] باز یافتی - باز یافته
[پلیمر] قابل احیا

انگلیسی به انگلیسی

• re-creating, bringing back into existence; renewing, restoring to good condition; reviving, causing to be reborn
regenerative actions, processes, and so on, cause something to become more active, successful, or important again; a formal word.

پیشنهاد کاربران

باز رشدی
personalized medicine:پزشکی شخص محور
regenerative medicine: پزشکی بازساختی
( زیست شناسی ) بازساختی
مربوط به بازسازی regeneration
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : regenerate
✅️ اسم ( noun ) : regeneration
✅️ صفت ( adjective ) : regenerative
✅️ قید ( adverb ) : _
بازیافتی، احیایی، بازتولیدی
بازیافت کننده، احیاگر
regenerative and deep sleep

Regenerate به معنی باز آفرینی
و regenerative صفت آن است
ریکاوری

احیا کننده ( جان )

بپرس