regeneracy


معنی: تولد تازه، باززایی، تولید مجدد، تجدید نیرو، نوزایی
معانی دیگر: باززایی، تولید مجدد، تجدید نیرو، تولد تازه، نوزایی

مترادف ها

تولد تازه (اسم)
rebirth, regeneracy

باززایی (اسم)
regeneration, regeneracy

تولید مجدد (اسم)
regeneracy

تجدید نیرو (اسم)
regeneracy

نوزایی (اسم)
regeneracy

انگلیسی به انگلیسی

• state of being reborn, state of being formed anew; state of being restored to good condition

پیشنهاد کاربران

بپرس