The skier tried to regain his balance but he did nt اسکی سوار موفق به بازیابی تعادلش نشد علیرغم سعی اش
بدست آوردن دوباره تعادل ( پس از از دست دادن آن )
I thought she was going to fall, but she regained her balance
فکر کردم میخواد بیفته اما دوباره تعادل ش و بدست آورد
فکر کردم میخواد بیفته اما دوباره تعادل ش و بدست آورد