refutable

/rɪˈfjuːtəbl̩//rɪˈfjuːtəbl̩/

معنی: تکذیب پذیر، رد کردنی
معانی دیگر: رد کردنی، تکذیب پذیر

جمله های نمونه

1. This argument also is refutable, even if the statement about the fast breathing be true, since a man may breathe hard without having a fever.
[ترجمه گوگل]این استدلال نیز قابل رد است، حتی اگر گزاره نفس تند درست باشد، زیرا ممکن است مرد بدون تب به سختی نفس بکشد
[ترجمه ترگمان]این بحث همچنین refutable است، حتی اگر جمله در مورد تنفس سریع درست باشد چون ممکن است فرد بدون داشتن تب به سختی نفس بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These hypotheses, I contend, must be refutable in principle.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که این فرضیه ها در اصل باید ابطال پذیر باشند
[ترجمه ترگمان]من ادعا می کنم که این فرضیه ها باید در اصل مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Based on the dilemma in judicatory practice, the refutable criminal presumption can be applied to the demarcation of the constitutive conditions of dangerous driving criminal behavior.
[ترجمه گوگل]بر اساس معضل در رویه قضایی، فرض کیفری ابطال پذیر را می توان برای تعیین شرایط تشکیل دهنده رفتار مجرمانه خطرناک رانندگی به کار برد
[ترجمه ترگمان]براساس این معضل در عمل judicatory، می توان از پیش فرض کیفری refutable در تعیین شرایط اساسی رفتار مجرمانه رانندگی خطرناک استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Otherwise, these statements are not refutable by facts.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، این اظهارات با حقایق قابل رد نیست
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، این گفته ها از طریق واقعیات صریح نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A theory which is not refutable by any conceivable event is non - scientific.
[ترجمه گوگل]نظریه ای که با هیچ رویداد قابل تصوری ابطال پذیر نباشد، غیر علمی است
[ترجمه ترگمان]نظریه ای که به هیچ وجه قابل قیاس نیست، غیر علمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Scientific theory BY DEFINITION must be duplicable, testable and refutable.
[ترجمه گوگل]نظریه علمی بر اساس تعریف باید قابل تکرار، آزمایش و ابطال باشد
[ترجمه ترگمان]تیوری علمی با تعریف باید duplicable، testable و refutable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This article annotates the general contents about the audit of the project cost, also emphatically analyzes the refutable measures against the confirmation and counterclaim of a project.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بیان مطالب کلی در مورد حسابرسی هزینه پروژه می پردازد، همچنین اقدامات ابطال پذیر در برابر تأیید و ادعای متقابل یک پروژه را به طور جدی تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله حاوی محتوای کلی در مورد حسابرسی هزینه پروژه است، همچنین با تاکید بر اقدامات refutable در برابر تایید و تایید یک پروژه، تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Historically, they fail to see that private land ownership is refutable and that collective land ownership can work well.
[ترجمه گوگل]از نظر تاریخی، آنها نمی دانند که مالکیت زمین خصوصی قابل رد است و مالکیت جمعی زمین می تواند به خوبی کار کند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، آن ها نمی توانند ببینند که مالکیت زمین خصوصی refutable است و مالکیت زمین جمعی می تواند خوب کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to different kinds of criteria, the presumption can be classified into legislative presumption and judicatory presumption, refutable presumption and irrefutable presumption, etc.
[ترجمه گوگل]با توجه به انواع مختلف ضوابط، فرض را می توان به فرض تشریعی و فرض قضائی، فرض ابطال پذیر و فرض ابطال پذیر و غیره طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به انواع مختلفی از معیارها، این فرض را می توان به پیش فرض قانونگذاری و پیش فرض judicatory، پیش فرض refutable، و غیره طبقه بندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکذیب پذیر (صفت)
deniable, refutable

رد کردنی (صفت)
refutable

انگلیسی به انگلیسی

• can be refuted, can be proven false, can be disproved

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : refute
✅️ اسم ( noun ) : refutation
✅️ صفت ( adjective ) : reputable
✅️ قید ( adverb ) : _
قابل انکار

بپرس