1. His plane stopped in France to refuel.
[ترجمه گوگل]هواپیمای او برای سوخت گیری در فرانسه توقف کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیمای او برای سوخت گیری در فرانسه توقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیمای او برای سوخت گیری در فرانسه توقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The planes needed to refuel before the next mission.
[ترجمه گوگل]هواپیماها قبل از ماموریت بعدی نیاز به سوخت گیری داشتند
[ترجمه ترگمان]هواپیماها برای سوخت گیری مجدد پیش از ماموریت بعدی نیاز به سوخت گیری مجدد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیماها برای سوخت گیری مجدد پیش از ماموریت بعدی نیاز به سوخت گیری مجدد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm going to refuel and you houseclean, we'll start in 5 minutes.
[ترجمه گوگل]من میرم بنزین بزنم تو نظافت خونه 5 دقیقه دیگه شروع میکنیم
[ترجمه ترگمان]من می خوام سوخت گیری کنم و شما houseclean، تا ۵ دقیقه دیگه شروع می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می خوام سوخت گیری کنم و شما houseclean، تا ۵ دقیقه دیگه شروع می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At dusk we stopped to refuel in Cook.
[ترجمه گوگل]هنگام غروب برای سوخت گیری در کوک توقف کردیم
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا تاریک شد، برای کوک کردن refuel در آشپزی توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا تاریک شد، برای کوک کردن refuel در آشپزی توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These aircraft are able to refuel in midair.
[ترجمه گوگل]این هواپیماها قادر به سوخت گیری در هوا هستند
[ترجمه ترگمان]این هواپیماها قادر به سوخت گیری در هوا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این هواپیماها قادر به سوخت گیری در هوا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It too would have to refuel in Newfoundland, giving them a twelve-hour lead.
[ترجمه گوگل]آن نیز باید در نیوفاندلند سوخت گیری کند و به آنها 12 ساعت سرب دهد
[ترجمه ترگمان]این کار برای سوخت گیری مجدد در نیوفاندلند امکان پذیر است و به آن ها یک رهبری دوازده ساعته می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار برای سوخت گیری مجدد در نیوفاندلند امکان پذیر است و به آن ها یک رهبری دوازده ساعته می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The chopper went to refuel, came back and buzzed around some more and then returned to Glasgow.
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر برای سوخت گیری رفت، برگشت و کمی دیگر در اطراف وزوز کرد و سپس به گلاسکو بازگشت
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر برای سوخت گیری رفت، برگشت و چند قدم دیگر دور زد و بعد به گلاسکو برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر برای سوخت گیری رفت، برگشت و چند قدم دیگر دور زد و بعد به گلاسکو برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The ground crew can now work to refuel, clean the squashed bugs off the bubble and put the aircraft to bed.
[ترجمه گوگل]خدمه زمینی اکنون می توانند برای سوخت گیری، پاک کردن حشرات له شده از حباب و خواباندن هواپیما کار کنند
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی هم اکنون می توانند برای سوخت گیری کار کنند، حشرات را از حباب بیرون کنند و هواپیما را به روی تخت خواب بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خدمه زمینی هم اکنون می توانند برای سوخت گیری کار کنند، حشرات را از حباب بیرون کنند و هواپیما را به روی تخت خواب بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some military planes can refuel in mid-air.
[ترجمه گوگل]برخی از هواپیماهای نظامی می توانند در هوا سوخت گیری کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از هواپیماهای نظامی می توانند در وسط هوا سوخت گیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از هواپیماهای نظامی می توانند در وسط هوا سوخت گیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They landed at Benina to refuel.
[ترجمه گوگل]آنها برای سوخت گیری در بنینا فرود آمدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در Benina برای سوخت گیری فرود امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در Benina برای سوخت گیری فرود امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. While no refueling hose is fitted to refuel probe-equipped aircraft, a special nine-foot adapter hose and drogue can be attached to the boom on the ground.
[ترجمه گوگل]در حالی که هیچ شیلنگ سوختگیری برای سوختگیری هواپیماهای مجهز به کاوشگر تعبیه نشده است، یک شیلنگ آداپتور ویژه نه فوتی و دروگ میتواند به بوم روی زمین متصل شود
[ترجمه ترگمان]در حالی که هیچ شلنگ سوخت گیری برای سوخت گیری مجدد هواپیماهای equipped مجهز نیست، یک شلنگ آتش نشانی نه فوتی ویژه و drogue می توانند به جهش روی زمین متصل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که هیچ شلنگ سوخت گیری برای سوخت گیری مجدد هواپیماهای equipped مجهز نیست، یک شلنگ آتش نشانی نه فوتی ویژه و drogue می توانند به جهش روی زمین متصل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The day disaster against. the firemen. refuel!
[ترجمه گوگل]روز فاجعه علیه آتش نشان ها سوخت گیری!
[ترجمه ترگمان]روز فاجعه علیه آتش نشان ! سوخت گیری میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روز فاجعه علیه آتش نشان ! سوخت گیری میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Local councils might be savings on refuel collection, but they don't pay the cost of installation.
[ترجمه گوگل]شوراهای محلی ممکن است در جمع آوری سوخت صرفه جویی کنند، اما هزینه نصب را پرداخت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]ممکن است شوراهای محلی در حال صرفه جویی در مجموعه سوخت گیری باشند، اما هزینه نصب را پرداخت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است شوراهای محلی در حال صرفه جویی در مجموعه سوخت گیری باشند، اما هزینه نصب را پرداخت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Always refuel your generator outside away from any source of ignition.
[ترجمه گوگل]همیشه ژنراتور خود را در بیرون و دور از هرگونه منبع اشتعال سوخت گیری کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه ژنراتور خود را در خارج از هر منبع احتراق آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه ژنراتور خود را در خارج از هر منبع احتراق آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He may not extend Japan's operation to refuel ships for the war in Afghanistan.
[ترجمه گوگل]او ممکن است عملیات ژاپن برای سوخت رسانی به کشتی ها برای جنگ در افغانستان را تمدید نکند
[ترجمه ترگمان]او ممکن است عملیات ژاپن برای سوخت گیری کشتی ها برای جنگ در افغانستان را تمدید نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ممکن است عملیات ژاپن برای سوخت گیری کشتی ها برای جنگ در افغانستان را تمدید نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید