refrigerate

/rəˈfrɪdʒəˌret//rɪˈfrɪdʒəreɪt/

معنی: خنک کردن، سرد کردن، خنک ساختن، منجمد شدن، خنک نگاهداشتن
معانی دیگر: (در یخچال وغیره) سرد نگهداشتن، (دارو و خوراک و غیره) حفظ کردن (با سرد نگهداشتن)، سرد داری کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: refrigerates, refrigerating, refrigerated
مشتقات: refrigerative (adj.)
• : تعریف: to make cold or cool, esp. to preserve.

جمله های نمونه

1. to refrigerate orange juice
آب پرتقال را (در یخچال) خنک کردن

2. You had better refrigerate the beer before drinking it.
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از نوشیدن آبجو را در یخچال بگذارید
[ترجمه ترگمان]بهتر است قبل از نوشیدن آبجو یخچال را خنک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This refrigerate doesn't seem to be very even. Just put a block of wood under its bottom.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این یخچال خیلی یکدست نیست فقط یک بلوک چوبی در زیر آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که این یخچال خیلی زیبا باشد فقط یه تیکه چوب زیر اون بذار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cover with plastic film and refrigerate for 24 hours.
[ترجمه گوگل]روی آن را با فیلم پلاستیکی بپوشانید و به مدت 24 ساعت در یخچال قرار دهید
[ترجمه ترگمان]در یخچال پلاستیک بپوشانید و به مدت ۲۴ ساعت یخچال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Store the shellfish in a covered container and refrigerate them promptly.
[ترجمه گوگل]صدف ها را در ظرف درپوش دار نگهداری کنید و سریعاً در یخچال بگذارید
[ترجمه ترگمان]صدف ها را در یک ظرف پر از آب نگهداری کنید و آن ها را فورا در یخچال نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Refrigerate overnight until firm. 7 Turn on to a serving dish and remove the cling film.
[ترجمه گوگل]یک شب در یخچال بگذارید تا سفت شود 7 آن را روی ظرف سرو قرار دهید و فیلم چسبناک را بردارید
[ترجمه ترگمان]در طول یک شب تا شرکت صبر کنید ۷ به یک ظرف غذا بروید و فیلم برداری را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gently stir rice into chicken mixture. Cover and refrigerate until chilled.
[ترجمه گوگل]برنج را به آرامی در مخلوط مرغ هم بزنید روی آن را بپوشانید و در یخچال بگذارید تا خنک شود
[ترجمه ترگمان]به آرامی برنج را به مخلوط مرغ تکان دهید در یخچال بگذارید تا یخ زده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cover and refrigerate for 2 to 3 hours.
[ترجمه گوگل]روی آن را بپوشانید و به مدت 2 تا 3 ساعت در یخچال قرار دهید
[ترجمه ترگمان]تا ۲ تا ۳ ساعت در یخچال و یخچال قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Refrigerate at least 90 minutes or overnight if covered with plastic wrap.
[ترجمه گوگل]اگر با پوشش پلاستیکی پوشانده شده است، حداقل 90 دقیقه یا یک شب در یخچال قرار دهید
[ترجمه ترگمان]حداقل ۹۰ دقیقه یا یک شب با پوشش پلاستیکی بپوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Smooth and level surface. Cover and refrigerate until firm, about 4 hours.
[ترجمه گوگل]سطح صاف و هموار روی آن را بپوشانید و حدود 4 ساعت در یخچال قرار دهید تا سفت شود
[ترجمه ترگمان]سطح صاف و صاف در حدود ۴ ساعت در یخچال بگذارید و یخچال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Refrigerate the dough overnight.
[ترجمه گوگل]خمیر را یک شبه در یخچال بگذارید
[ترجمه ترگمان] پول رو برای شب آماده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cover the bowl and refrigerate the dough overnight.
[ترجمه گوگل]روی کاسه را بپوشانید و خمیر را یک شب در یخچال بگذارید
[ترجمه ترگمان]کاسه را بپوشانید و یک شبه خمیر را یخچال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cover and refrigerate, turning the goose twice each day for 4 days. Drain goose and rinse well.
[ترجمه گوگل]روی آن را بپوشانید و در یخچال قرار دهید، غاز را دو بار در روز به مدت 4 روز بچرخانید غاز را آبکش کنید و خوب بشویید
[ترجمه ترگمان]در یخچال بپوشانید و یخچال را به مدت ۴ روز به دو بار تبدیل کنید غاز را بگیرید و خوب آبکشی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Place meat or game birds in marinade and refrigerate for 4 to 6 hours or overnight.
[ترجمه گوگل]گوشت یا پرندگان شکار را در ماریناد قرار دهید و به مدت 4 تا 6 ساعت یا یک شب در یخچال قرار دهید
[ترجمه ترگمان]برای مدت ۴ تا ۶ ساعت یا یک شب در یخچال و یا در یخچال قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Refrigerate at least 90 minutes or overnight if covered with plastic wrap. Preheat the oven to 325 degrees.
[ترجمه گوگل]اگر با پوشش پلاستیکی پوشانده شده است، حداقل 90 دقیقه یا یک شب در یخچال قرار دهید فر را با دمای 325 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]حداقل ۹۰ دقیقه یا یک شب با پوشش پلاستیکی بپوشانید فر را به درجه ۳۲۵ درجه تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خنک کردن (فعل)
cool, fresh, keel, chill, refresh, refrigerate, render flat, render frigid, render insipid

سرد کردن (فعل)
cool, chill, refrigerate, make cold

خنک ساختن (فعل)
cool, fresh, refresh, refrigerate, render flat, render frigid, render insipid

منجمد شدن (فعل)
daze, freeze, refrigerate, ice, glaciate

خنک نگاهداشتن (فعل)
refrigerate

تخصصی

[برق و الکترونیک] سرد کردن
[صنایع غذایی] خنک کردن، سرد کردن، خنک نگاهداشتن
[مهندسی گاز] سردکردن، خنک کردن

انگلیسی به انگلیسی

• make cold, chill, cause a drop in temperature
if you refrigerate food, you make it very cold in order to preserve it.

پیشنهاد کاربران

️زَمیکْدَن [برامده از زم ( دمای پایین ) ـیک ( خصلت ) و ـدن]: چیزی را دچار کاهش دما کردن ( زیر ۲۰ درجه سانتیگراد )
️خُنَیکدَن [برامده از خن، ـیک و ـدن]: چیزی را دچار دمای خنک ( بین ۱۰ تا ۲۰ درجه سانتیگراد ) کردن
...
[مشاهده متن کامل]

️سَرْدیکْدَن [برامده از سرد ـیک و دن]: چیزی را دچار دمای خنک ( بین ۰ تا ۱۰ درجه سانتیگراد ) کردن
️بُروییکْدَن [برامده از برودت، ـیک و دن]:چیزی را دچار دمای خیلی سرد ( زیر صفر ) کردن

منابع• https://vn.amoosin.com/wiki/Refrigerate
در یخچال گذاشتن
خنک نگه داشتن
منجمدکردن

بپرس