refractories

جمله های نمونه

1. Initial therapy of patients with large tumor masses has been complicated by large releases of intracellular potassium with resultant refractory hyperkalemia.
[ترجمه گوگل]درمان اولیه بیماران با توده‌های تومور بزرگ با انتشار زیاد پتاسیم داخل سلولی همراه با هیپرکالمی مقاوم به درمان پیچیده شده است
[ترجمه ترگمان]درمان اولیه بیماران با جرم های بزرگ تومور با آزاد کردن مقادیر زیادی از پتاسیم درون سلولی همراه با hyperkalemia refractory حاصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Among the refractory materials found in the lunar samples are refractory compounds of uranium and thorium.
[ترجمه گوگل]از جمله مواد نسوز یافت شده در نمونه های قمری، ترکیبات نسوز اورانیوم و توریم است
[ترجمه ترگمان]در میان مواد نسوز که در نمونه های قمری یافت می شود، ترکیبات refractory اورانیوم و توریوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They construct it in the sense of developing a conception of the real as being the refractory limit of their own actions.
[ترجمه گوگل]آن‌ها آن را به این معنا می‌سازند که تصوری از واقعیت به‌عنوان حد نسوز اعمال خود ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها آن را به مفهوم توسعه مفهوم واقعیت به عنوان محدودیت refractory اعمال خود می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Augustine's world had still contained blocks refractory to the light of the gospel.
[ترجمه گوگل]دنیای آگوستین هنوز حاوی بلوک هایی بود که در برابر نور انجیل مقاوم بودند
[ترجمه ترگمان]دنیای سنت آگوستین هنوز دارای موانعی بر سر راه نور بشارت مسیح بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Poor hand hygiene by medical staff is particularly refractory to change and should be subject to constant observation and correction.
[ترجمه گوگل]بهداشت ضعیف دست توسط کادر پزشکی به ویژه در برابر تغییر مقاوم است و باید تحت نظارت و اصلاح مداوم باشد
[ترجمه ترگمان]بهداشت دستی ضعیف توسط کارکنان پزشکی به خصوص برای تغییر مقاوم است و باید در معرض دید ثابت و اصلاح قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Monamine oxidase inhibitors are used occasionally in migraine patients who are refractory to other prophylactic drugs.
[ترجمه گوگل]مهارکننده های مونامین اکسیداز گاهی اوقات در بیماران میگرنی که نسبت به سایر داروهای پیشگیری کننده مقاوم هستند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بازدارنده های مونو آمین اکسیدی، گاهی در بیماران میگرن مورد استفاده قرار می گیرند که به دیگر داروهای prophylactic refractory
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, H pylori eradication speeds up ulcer healing and is associated with healing of previously refractory ulcers.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ریشه‌کنی هلیکوباکتر پیلوری بهبود زخم را تسریع می‌کند و با بهبود زخم‌های مقاوم قبلی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ریشه کنی اچ آل pylori بهبود زخم را افزایش داده و همراه با ترمیم زخم refractory قبلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even so, I felt by no means certain that the elders would be able to prevent their refractory warriors from attacking us after dark.
[ترجمه گوگل]با این حال، من به هیچ وجه مطمئن نبودم که بزرگان بتوانند پس از تاریکی هوا از حمله رزمندگان نسوز خود به ما جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، به هیچ وجه مطمئن نبودم که بزرگ ترها می توانند از جنگ refractory جلوگیری کنند و بعد از تاریکی به ما حمله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tale of Gormenghast requires a large number of refractory animals, few of them capable of taking direction.
[ترجمه گوگل]داستان گورمنگاست به تعداد زیادی جانور نسوز نیاز دارد که تعداد کمی از آنها قادر به جهت گیری هستند
[ترجمه ترگمان]داستان of به تعداد زیادی از حیوانات refractory نیاز دارد که تعداد کمی از آن ها قادر به هدایت مسیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The brief time taken for this re-polarisation is the refractory period.
[ترجمه گوگل]زمان کوتاهی که برای این قطبش مجدد صرف می شود دوره نسوز است
[ترجمه ترگمان]زمان کوتاه برای این re دوره refractory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dongtai Yellow Sea Refractories Plant is a specialized enterprise for manufacturing advanced refractories.
[ترجمه گوگل]کارخانه دیرگدازهای دریای زرد Dongtai یک شرکت تخصصی برای تولید دیرگدازهای پیشرفته است
[ترجمه ترگمان]نیروگاه refractories دریای زرد یک شرکت تخصصی برای تولید مواد نسوز پیشرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Castable refractories reinforced with steel fibers can make the toughness of furnace lining and its thermal shock-resistant property raised and improved obviously, and its service life prolonged.
[ترجمه گوگل]نسوزهای ریخته‌گری تقویت‌شده با الیاف فولادی می‌توانند چقرمگی پوشش کوره و خاصیت مقاوم در برابر شوک حرارتی آن را به وضوح افزایش و بهبود بخشند و عمر مفید آن را طولانی‌تر کنند
[ترجمه ترگمان]مواد نسوز آهن تقویت شده با الیاف فلزی می تواند سختی آستر کوره و ویژگی مقاوم در برابر شوک حرارتی آن را افزایش داده و به طور واضح بهبود یابد و عمر خدماتی آن تمدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Coal, coal, pig iron, the quality of refractories and other products have also been further improved.
[ترجمه گوگل]زغال سنگ، زغال سنگ، آهن خام، کیفیت مواد نسوز و سایر محصولات نیز بیشتر بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ، زغال سنگ، آهن خوک، کیفیت مواد نسوز و محصولات دیگر نیز بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The refractories have dense matrix and a little amount of pores.
[ترجمه گوگل]دیرگدازها دارای ماتریس متراکم و مقدار کمی منافذ هستند
[ترجمه ترگمان]مواد نسوز ماتریس متراکم و مقدار کمی از منافذ دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tt is necessary to select refractories carefully in order to meet the requirements for high temperature hot blast and long life of hot blast stove.
[ترجمه گوگل]Tt لازم است که دیرگدازها را با دقت انتخاب کنید تا شرایط لازم برای هات بلاست با دمای بالا و عمر طولانی اجاق گاز هات بلاست برآورده شود
[ترجمه ترگمان]Tt برای انتخاب مواد نسوز به دقت به منظور برآورده کردن الزامات مورد نیاز برای انفجار داغ درجه حرارت بالا و عمر طولانی اجاق گاز داغ ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• material that is able to endure high temperatures and not melt

پیشنهاد کاربران

بپرس