refractor

/rəˈfræktər//rɪˈfræktə/

بازشکن گر، منکسرکننده، شکننده ی نور، عدسی نور شکن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something that causes refraction.

(2) تعریف: a refracting telescope. (Cf. reflector.)

جمله های نمونه

1. On the other hand a refractor is more costly, and in some ways less convenient to use.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر یک نسوز هزینه بیشتری دارد و از جهاتی استفاده از آن راحت تر است
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، refractor گران تر است، و به طریقی کم تر از آن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A three - inch refractor will give an excellent view as well as showing Titan.
[ترجمه گوگل]یک نسوز سه اینچی علاوه بر نمایش تیتان، منظره ای عالی به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]یک refractor سه اینچی می تواند یک دیدگاه عالی و همچنین نشان دادن تیتان داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A woman looks through a refractor telescope with a solar filter on top of the roof of a school in Hong Kong.
[ترجمه گوگل]زنی از طریق یک تلسکوپ شکستی با فیلتر خورشیدی در بالای سقف مدرسه ای در هنگ کنگ نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]یک زن از یک تلسکوپ refractor با یک فیلتر خورشیدی بر بالای بام یک مدرسه در هنگ کنگ نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ah, the refractor . It's quite possibly the perfect design for a telescope.
[ترجمه گوگل]آه، انکسار این احتمالاً طراحی عالی برای یک تلسکوپ است
[ترجمه ترگمان] آه، the این احتمالا طراحی عالی برای یک تلسکوپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The path length refractor, however, can generate planar wavefronts over a wide operating band.
[ترجمه گوگل]شکست طول مسیر، با این حال، می تواند جبهه موج های مسطح را در یک باند عملیاتی گسترده ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، طول مسیر refractor می تواند wavefronts مسطح بر روی یک باند عملیاتی گسترده ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Galileo's instrument was a simple affair, a refractor telescope that had two lenses at the ends of two tubes, one of which slid into the other.
[ترجمه گوگل]ابزار گالیله یک کار ساده بود، یک تلسکوپ شکستی که دارای دو عدسی در انتهای دو لوله بود که یکی از آنها در دیگری می لغزد
[ترجمه ترگمان]ابزار گالیله یک کار ساده بود، یک تلسکوپ refractor که دو لنز را در انتهای دو لوله داشت، که یکی از آن ها به دیگری وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A rifle scope is a refractor telescope used on a rifle.
[ترجمه گوگل]دوربین تفنگ یک تلسکوپ شکستی است که بر روی تفنگ استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک قبضه تفنگ یک تلسکوپ refractor است که روی یک تفنگ استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He began examining nearby galaxies with a 10-inch refractor to see whether any stars had flared up.
[ترجمه گوگل]او شروع به بررسی کهکشان های نزدیک با یک انکسارگر 10 اینچی کرد تا ببیند آیا ستاره هایی شعله ور شده اند یا خیر
[ترجمه ترگمان]او شروع کرد به بررسی کهکشان های اطراف با یک refractor ۱۰ اینچی که ببیند آیا ستارگان شعله ور شده اند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are two types: the "obstacle array" and the "path length refractor. "
[ترجمه گوگل]دو نوع وجود دارد: "آرایه مانع" و "شکاف طول مسیر"
[ترجمه ترگمان]دو نوع وجود دارد: \"ردیف مانع\" و \"طول مسیر\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You have to wonder if the designers have ever actually been near a working refractor . . .
[ترجمه گوگل]شما باید تعجب کنید که آیا طراحان واقعاً تا به حال نزدیک یک نسوز در حال کار بوده اند یا خیر
[ترجمه ترگمان]شما باید شگفت زده شوید که آیا طراحان در حقیقت نزدیک یک refractor کار بوده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The preconditioned fastest descent means in inversion achieves simultaneous in- versions of overlying-bed velocity and refractor depth.
[ترجمه گوگل]سریعترین وسیله فرود از پیش شرطی شده در وارونگی به نسخه های همزمان سرعت بستر پوشاننده و عمق انکسار دست می یابد
[ترجمه ترگمان]سریع ترین نزول preconditioned یعنی در وارونگی به طور همزمان در نسخه های سرعت خواب و عمق refractor به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In general you have to continuously test and evaluate you efforts, measure quality, learn, learn more and refractor for designing and building reusable and valuable services.
[ترجمه گوگل]به طور کلی شما باید به طور مداوم تلاش های خود را آزمایش و ارزیابی کنید، کیفیت را اندازه گیری کنید، یاد بگیرید، بیشتر بیاموزید و برای طراحی و ساخت خدمات قابل استفاده مجدد و ارزشمند اقدام کنید
[ترجمه ترگمان]به طور کلی باید به طور مداوم تست کنید و تلاش خود را ارزیابی کنید، کیفیت را اندازه گیری کنید، یاد بگیرید، بیشتر و بیشتر یاد بگیرید تا خدمات قابل استفاده مجدد و با ارزش را بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The data were processed by means of both finite difference inversion and refractor wavefront imaging technique in terms of Hagedoorn principle and the fine upper crustal structure was determined.
[ترجمه گوگل]داده‌ها با استفاده از روش‌های وارونگی تفاضل محدود و تصویربرداری جبهه موج شکست بر اساس اصل Hagedoorn پردازش شدند و ساختار پوسته فوقانی ظریف تعیین شد
[ترجمه ترگمان]داده ها با استفاده از روش وارونگی تفاضل محدود و روش تصویربرداری refractor wavefront بر حسب اصل Hagedoorn پردازش و ساختار ریز ساختار بالا تعیین گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Reflectors work in a wider spectrum of light since certain wavelengths are absorbed when passing through glass elements like those found in a refractor or catadioptric.
[ترجمه گوگل]بازتابنده‌ها در طیف وسیع‌تری از نور کار می‌کنند، زیرا طول موج‌های خاصی هنگام عبور از عناصر شیشه‌ای مانند آنهایی که در یک انکسار یا کاتادیوپتر یافت می‌شوند جذب می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رفلکتورها در یک طیف وسیع تر از نور کار می کنند چون طول موج های خاصی جذب می شوند که از طریق عناصر شیشه ای مانند آن هایی که در a یا catadioptric یافت می شوند، جذب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something which causes refraction; refracting telescope, telescope that uses a lens or series of lenses to focus

پیشنهاد کاربران

بازتابشی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : reftract
اسم ( noun ) : refraction / refractor
صفت ( adjective ) : refractive / refractory
قید ( adverb ) : _

بپرس