refractive

/rəˈfræktɪv//rɪˈfræktɪv/

معنی: انکساری
معانی دیگر: انکساری

جمله های نمونه

1. Refractive index is the essential parameter of tissular optical characteristics.
[ترجمه گوگل]ضریب شکست پارامتر اساسی ویژگی های نوری بافتی است
[ترجمه ترگمان]شاخص Refractive پارامتر اصلی ویژگی های نوری tissular است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A novel method for active fiber refractive index measurement based on beat frequency interrogation of the multi-longitudinal-mode distributed Bragg reflector (DBR) fiber laser was presented.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید برای اندازه‌گیری ضریب شکست فیبر فعال بر اساس بازجویی فرکانس ضربان لیزر فیبر بازتابنده براگ (DBR) با حالت چند طولی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای اندازه گیری ضریب شکست فیبر فعال مبتنی بر تحقیقات فرکانس beat از لیزر Bragg بین حالت چند وجهی (DBR)، لیزر فیبر distributed (DBR)ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Acquiring film thickness, material's refractive index and extinction coefficient, component and so on.
[ترجمه گوگل]به دست آوردن ضخامت فیلم، ضریب شکست مواد و ضریب خاموشی، جزء و غیره
[ترجمه ترگمان]بدست آوردن ضخامت فیلم، ضریب شکست ماده و ضریب خاموشی، مولفه و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Besed on refractive index definition, the article introduce its physical meaning, measurement, applications and research department of "negative refractive index" .
[ترجمه گوگل]بر اساس تعریف ضریب شکست، این مقاله به معرفی معنای فیزیکی، اندازه‌گیری، کاربردها و بخش تحقیقاتی «ضریب شکست منفی» می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]Besed بر تعریف شاخص شکست، مقاله مفهوم فیزیکی، اندازه گیری، کاربردها و بخش تحقیق \"شاخص شکست منفی\" را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each structure has its own refractive index, and when a light ray crosses an area where the index changes, the light scatters, creating a degree of opaqueness .
[ترجمه گوگل]هر ساختاری ضریب شکست خاص خود را دارد و هنگامی که یک پرتو نور از ناحیه ای که ضریب تغییر می کند عبور می کند، نور پراکنده می شود و درجه ای از کدورت ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]هر سازه ضریب شکست خود را دارد و هنگامی که یک شعاع نور از حوزه ای عبور می کند که در آن شاخص تغییر می کند، نور پراکنده می شود و درجه ای از opaqueness ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The X-ray compound lens is a novel refractive X-ray optical device.
[ترجمه گوگل]لنز ترکیبی اشعه ایکس یک دستگاه نوری اشعه ایکس انکساری جدید است
[ترجمه ترگمان]عدسی مجموعه اشعه ایکس یک دستگاه نوری اشعه ایکس جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is found that when the refractive index of defect was changed, the coupling effect between the defect modes was varied, which results in the change of the impurity band.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که وقتی ضریب شکست نقص تغییر کرد، اثر جفت بین حالت‌های نقص متفاوت بود که منجر به تغییر نوار ناخالصی می‌شود
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که وقتی ضریب شکست نقص تغییر کرد، اثر جفت شدگی بین حالت های عیب متفاوت بود، که منجر به تغییر باند ناخالصی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The genetic algorithm is employed to inverse the refractive index of a particulate system.
[ترجمه گوگل]الگوریتم ژنتیک برای معکوس کردن ضریب شکست یک سیستم ذرات استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ژنتیک برای معکوس کردن ضریب شکست یک سیستم ذرات به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions:The serious opacity of refractive media, the damaged or detached retina and the choroids edema are the main causes of NLP.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کدورت جدی محیط های انکساری، شبکیه آسیب دیده یا جدا شده و ادم مشیمیه از علل اصلی NLP هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ابهام جدی رسانه شکست، شبکیه آسیب دیده یا مجزا و ادم choroids عامل اصلی of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The form of the refractive index variation in waveguide in separate confinement heterostructure ( SCH ) affects directly the far-field distribution of the emission light.
[ترجمه گوگل]شکل تغییر ضریب شکست در موجبر در ساختار ناهمسان محصوره جداگانه (SCH) مستقیماً بر توزیع میدان دور نور انتشار تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]شکل تغییر ضریب شکست در موجبر در واحد موج جداگانه (sch)به طور مستقیم توزیع میدان دور از نور انتشار را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fuction: for determination of refractive index.
[ترجمه گوگل]تابع: برای تعیین ضریب شکست
[ترجمه ترگمان]fuction: برای تعیین ضریب شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A directing technique is described to define the refractive index ellipse of the end face for SPSM fiber, particularly, for Bow-Tie fiber, by etching method.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک هدایت برای تعریف بیضی ضریب شکست صفحه انتهایی برای فیبر SPSM، به ویژه، برای فیبر پاپیون، با روش اچ توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]روش کارگردانی برای تعریف the ضریب شکست برای فیبر SPSM، به خصوص برای فیبر Bow به روش زدایش، توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Changes consisted in the tissue becoming larger or smaller, thicker or thinner, more or less refractive.
[ترجمه گوگل]تغییرات شامل بزرگ‌تر یا کوچک‌تر شدن بافت، ضخیم‌تر یا نازک‌تر شدن، کم و بیش انکساری بافت بود
[ترجمه ترگمان]تغییرات شامل در بافت بزرگ تر یا کوچک تر، ضخیم تر یا کم تر، بیشتر و یا کم تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The UV-975 variable wavelength detector has a tapered flow cell giving reduced refractive index effects.
[ترجمه گوگل]آشکارساز طول موج متغیر UV-975 دارای یک سلول جریان مخروطی است که اثرات ضریب شکست را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]یابنده طول موج متغیر UV - ۹۷۵ دارای یک سلول جریان tapered است که اثرات ضریب شکست را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انکساری (صفت)
refractile, refractive

انگلیسی به انگلیسی

• causing refraction, causing rays of light or energy to bend as they pass from one medium into another

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : reftract
اسم ( noun ) : refraction / refractor
صفت ( adjective ) : refractive / refractory
قید ( adverb ) : _

بپرس