• : تعریف: to bend (rays or waves of light, heat, sound, or the like) in passing (them) obliquely from one medium into another which transmits them at a different speed.
- The rays of light are refracted by the prism.
[ترجمه محمد توبچی زادگان] پرتوهای نور توسط منشور شکسته می شوند
|
[ترجمه گوگل] پرتوهای نور توسط منشور شکسته می شوند [ترجمه ترگمان] پرتوه ای نور در منشور مغلوب شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The glass prism refracted the white light into the colours of the rainbow.
[ترجمه گوگل]منشور شیشه ای نور سفید را به رنگ های رنگین کمان شکست [ترجمه ترگمان]منشور شیشه ای نور سفید را در رنگ های رنگین کمان بازتاب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Light is refracted when it is passed through a prism.
[ترجمه الناز] وقتی نور از منشور عبور میکند منکسر می شود
|
[ترجمه گوگل]نور هنگامی که از یک منشور عبور می کند، شکست می خورد [ترجمه ترگمان]نور زمانی شکسته می شود که از یک منشور عبور می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Light is refracted when passed through a prism.
[ترجمه گوگل]نور وقتی از منشور عبور می کند شکسته می شود [ترجمه ترگمان]نور هنگام عبور از یک منشور مرئی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Metal refracts it while organic material absorbs it.
[ترجمه گوگل]فلز آن را شکست می دهد در حالی که مواد آلی آن را جذب می کنند [ترجمه ترگمان]فلز در حالی که مواد آلی آن را جذب می کنند، آن را جذب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Refracted through the windows of the police car they shattered into blazing jewels set in the gloom of twilight.
[ترجمه گوگل]با شکستن شیشههای ماشین پلیس، آنها به جواهراتی فروزان در تاریکی گرگ و میش شکستند [ترجمه ترگمان]از پنجره های اتومبیل پلیس که در تاریکی غروب به صورت جواهرات آتشین در آمده بودند، عبور کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Light is refracted through each column.
[ترجمه گوگل]نور از طریق هر ستون شکسته می شود [ترجمه ترگمان]نور در هر ستون بازتاب داده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Precision-cut, liberated from the leadline, the mosaic edges refract the light in scintillating, unpredictable ways.
[ترجمه گوگل]لبه های موزاییکی با برش دقیق، آزاد شده از خط سرب، نور را به روش های سوزاننده و غیرقابل پیش بینی شکست می دهند [ترجمه ترگمان]لبه های موزاییک شده با دقت، آزاد شده از the، لبه موزاییک نور را به روش های منطقی و غیرقابل پیش بینی شکسته می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. More light is refracted below the surface, and algae, especially diatoms. rapidly become plentiful.
[ترجمه گوگل]نور بیشتری در زیر سطح، و جلبک ها، به ویژه دیاتوم ها شکسته می شود به سرعت فراوان می شوند [ترجمه ترگمان]نور بیشتر در زیر سطح آن دیده می شود، و جلبک ها، به خصوص diatoms به سرعت فراوان می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Like light, seismic waves can reflect and refract off a surface.
[ترجمه گوگل]امواج لرزه ای مانند نور می توانند از یک سطح منعکس و منکس شوند [ترجمه ترگمان]مانند نور، امواج ارتعاشی می تواند بازتاب و شکسته شدن یک سطح را بازتاب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Super shining reflection particles can refract light, and make lips shining with excellent effect.
[ترجمه گوگل]ذرات انعکاسی فوق العاده درخشان می توانند نور را شکسته و لب ها را با جلوه ای عالی درخشان کنند [ترجمه ترگمان]این ذرات انعکاس نور می توانند نور را شکسته و لبه ای خود را با تاثیر بسیار عالی درخشان کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Round Brilliant diamond has the highest ability to refract and light.
[ترجمه گوگل]الماس گرد برلیانت دارای بالاترین قابلیت شکست و نور می باشد [ترجمه ترگمان]یک الماس فوق العاده درخشان بیش ترین توانایی را دارد که نور و نور را شکسته و شکسته کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Explain why different colours refract by differing amounts in the prism.
[ترجمه گوگل]توضیح دهید که چرا رنگ های مختلف با مقادیر متفاوت در منشور شکست می خورند [ترجمه ترگمان]توضیح دهید که چرا رنگ های مختلف با مقادیر متفاوت در منشور شکسته می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As we age the lenses of the eyes thicken, and thus refract light dif-ferently.
[ترجمه گوگل]با افزایش سن، عدسی های چشم ضخیم می شوند و بنابراین نور را به طور متفاوتی می شکنند [ترجمه ترگمان]در حالی که ما در سنین پایین لنزهای چشم را ضخیم می کنیم، و در نتیجه مشکلات نور را از بین می بریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We drove through undulating farmland and it was as if the light were refracted through amethyst.
[ترجمه گوگل]ما از میان زمینهای کشاورزی مواج عبور کردیم و انگار نور از طریق آمتیست شکسته شد [ترجمه ترگمان]از میان کشتزارها عبور کردیم و مثل این بود که نور از یاقوت ارغوانی عبور کرده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• cause energy or light waves to bend as they pass from one medium into a second medium in which the energy travels at a different speed when something refracts a ray of light or a sound wave or when it refracts, the path it follows bends at a particular point, for example where it enters water or glass.
پیشنهاد کاربران
منکسر کردن، بر گرداندن، شکستن، انکسار، علوم مهندسی: شکسته شدن نور