refluent


فروکشندی (مثل جریان جزر دریا یا جریان عقب نشینی امواج دریا)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: flowing back, as in a tide; ebbing.

- The refluent waves pulled the empty boat away from the shore.
[ترجمه گوگل] امواج روان قایق خالی را از ساحل دور کرد
[ترجمه ترگمان] امواج بی روح قایق خالی را از ساحل دور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس