reflexology

/ˌriːfleksˈɒlədʒi//ˌriːfleksˈɒlədʒi/

بازتاب شناسی، عکس العمل شناسی

جمله های نمونه

1. Many people haven't heard of reflexology.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در مورد رفلکسولوژی چیزی نشنیده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم اسم reflexology را نشنیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reflexology is based on the principle that specific areas on the feet correspond to different parts of the body.
[ترجمه گوگل]رفلکسولوژی بر این اصل استوار است که نواحی خاصی روی پا با قسمت های مختلف بدن مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]Reflexology براساس این اصل است که نواحی خاص روی پاها مربوط به بخش های مختلف بدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Acupuncture, reflexology and homeopathy are all forms of complementary medicine.
[ترجمه گوگل]طب سوزنی، رفلکسولوژی و هومیوپاتی همگی از انواع طب مکمل هستند
[ترجمه ترگمان]طب سوزنی، طب سوزنی و طب سوزنی همه اشکال پزشکی مکمل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And what can reflexology do to your tired feet?
[ترجمه گوگل]و رفلکسولوژی چه کاری می تواند با پاهای خسته شما انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]و با پاهای خسته شما چی کار می تونیم بکنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We provide traditional body massage and foot reflexology to drive away all your fatigue from head to toe.
[ترجمه گوگل]ما ماساژ سنتی بدن و رفلکسولوژی پا را ارائه می دهیم تا تمام خستگی شما را از سر تا پا از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]ما ماساژ بدن سنتی و ماساژ پا را فراهم می کنیم تا تمام خستگی شما را ازسر تا پا بیرون براند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You certainly don't need an understanding of ear reflexology to receive all the soothing, relaxing and well-being benefits.
[ترجمه گوگل]مطمئناً برای دریافت تمام مزایای تسکین دهنده، آرامش بخش و تندرستی نیازی به درک رفلکسولوژی گوش ندارید
[ترجمه ترگمان]شما قطعا به درک درستی از گوش نیاز ندارید تا تمام مزایای آرامش بخش، استراحت و رفاه را دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those who prefer to do Reflexology has finally happy to wait on the favorite season.
[ترجمه گوگل]کسانی که ترجیح می دهند رفلکسولوژی انجام دهند در نهایت خوشحال می شوند که در فصل مورد علاقه منتظر بمانند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که ترجیح می دهند Reflexology را انجام دهند، در نهایت خوشحال هستند که در فصل مورد علاقه منتظر می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Places for massage and reflexology are everywhere, ready to work on your tired body and leave you feeling refreshed.
[ترجمه گوگل]مکان هایی برای ماساژ و رفلکسولوژی در همه جا وجود دارد، آماده است تا روی بدن خسته شما کار کند و احساس شادابی به شما بدهد
[ترجمه ترگمان]مکان هایی برای ماساژ و ماساژ در همه جا هستند، آماده هستند روی بدن خسته شما کار کنند و شما را سرحال نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This little trick is like a mini reflexology session.
[ترجمه گوگل]این ترفند کوچک مانند یک جلسه مینی رفلکسولوژی است
[ترجمه ترگمان]این حقه کوچک مثل یک جلسه reflexology کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You've never done reflexology with a partner, you tell her.
[ترجمه گوگل]شما به او می گویید که هرگز رفلکسولوژی با شریک زندگی خود انجام نداده اید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت با یک شریک کاری نکردی، بهش بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Foot massage, particularly reflexology, is not just a way to release pressure but a way to keep healthy also.
[ترجمه گوگل]ماساژ پا، به ویژه رفلکسولوژی، تنها راهی برای کاهش فشار نیست، بلکه راهی برای حفظ سلامتی است
[ترجمه ترگمان]ماساژ پا، به ویژه reflexology، تنها راهی برای آزاد کردن فشار نیست بلکه راهی برای سالم ماندن نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Try acupuncture and reflexology followed by facials and body wraps.
[ترجمه گوگل]طب سوزنی و رفلکسولوژی و به دنبال آن پوشش های صورت و بدن را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از طب سوزنی و reflexology همراه با پوشش مراقبت از بدن و بدن را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dark side of reflexology.
[ترجمه گوگل]سمت تاریک رفلکسولوژی
[ترجمه ترگمان]طرف تاریک reflexology
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Remember every section of your sole if sacred in reflexology How can it help?
[ترجمه گوگل]هر بخش از کف پای خود را که در رفلکسولوژی مقدس است به خاطر بسپارید چگونه می تواند کمک کند؟
[ترجمه ترگمان]هر قسمتی از sole را به یاد داشته باش، اگر در reflexology مقدس باشد، چه کمکی می تواند بکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• theory that behavior can be described as a series of reflexes; natural healing method based on massage of the feet and hands

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : reflect / reflectorize
✅️ اسم ( noun ) : reflection / reflectance / reflector / reflectiveness / reflectivity / reflex / reflexion / reflexology / reflexivity
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : reflective / reflexive / reflexible
✅️ قید ( adverb ) : reflectively / reflexively

بازتاب شناسی
reflexology ( پزشکی )
واژه مصوب: طب بازتابی
تعریف: نوعی روش درمان که در آن با استفاده از تحریک نقاطی در دست و پا، به تسکین درد و معالجۀ نقاط دیگر بدن می پردازند
A type of alternative medicine in which areas of the feet are touched or rubbed in order to cure medical problems in other parts of the body
یک نوع ماساژ پا که به تسکین دردها از لحاظ روانی و غیره کمک میکند

بپرس