1. Many people haven't heard of reflexology.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در مورد رفلکسولوژی چیزی نشنیده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم اسم reflexology را نشنیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم اسم reflexology را نشنیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Reflexology is based on the principle that specific areas on the feet correspond to different parts of the body.
[ترجمه گوگل]رفلکسولوژی بر این اصل استوار است که نواحی خاصی روی پا با قسمت های مختلف بدن مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]Reflexology براساس این اصل است که نواحی خاص روی پاها مربوط به بخش های مختلف بدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Reflexology براساس این اصل است که نواحی خاص روی پاها مربوط به بخش های مختلف بدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Acupuncture, reflexology and homeopathy are all forms of complementary medicine.
[ترجمه گوگل]طب سوزنی، رفلکسولوژی و هومیوپاتی همگی از انواع طب مکمل هستند
[ترجمه ترگمان]طب سوزنی، طب سوزنی و طب سوزنی همه اشکال پزشکی مکمل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طب سوزنی، طب سوزنی و طب سوزنی همه اشکال پزشکی مکمل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And what can reflexology do to your tired feet?
[ترجمه گوگل]و رفلکسولوژی چه کاری می تواند با پاهای خسته شما انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]و با پاهای خسته شما چی کار می تونیم بکنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و با پاهای خسته شما چی کار می تونیم بکنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We provide traditional body massage and foot reflexology to drive away all your fatigue from head to toe.
[ترجمه گوگل]ما ماساژ سنتی بدن و رفلکسولوژی پا را ارائه می دهیم تا تمام خستگی شما را از سر تا پا از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]ما ماساژ بدن سنتی و ماساژ پا را فراهم می کنیم تا تمام خستگی شما را ازسر تا پا بیرون براند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما ماساژ بدن سنتی و ماساژ پا را فراهم می کنیم تا تمام خستگی شما را ازسر تا پا بیرون براند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You certainly don't need an understanding of ear reflexology to receive all the soothing, relaxing and well-being benefits.
[ترجمه گوگل]مطمئناً برای دریافت تمام مزایای تسکین دهنده، آرامش بخش و تندرستی نیازی به درک رفلکسولوژی گوش ندارید
[ترجمه ترگمان]شما قطعا به درک درستی از گوش نیاز ندارید تا تمام مزایای آرامش بخش، استراحت و رفاه را دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما قطعا به درک درستی از گوش نیاز ندارید تا تمام مزایای آرامش بخش، استراحت و رفاه را دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Those who prefer to do Reflexology has finally happy to wait on the favorite season.
[ترجمه گوگل]کسانی که ترجیح می دهند رفلکسولوژی انجام دهند در نهایت خوشحال می شوند که در فصل مورد علاقه منتظر بمانند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که ترجیح می دهند Reflexology را انجام دهند، در نهایت خوشحال هستند که در فصل مورد علاقه منتظر می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن هایی که ترجیح می دهند Reflexology را انجام دهند، در نهایت خوشحال هستند که در فصل مورد علاقه منتظر می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Places for massage and reflexology are everywhere, ready to work on your tired body and leave you feeling refreshed.
[ترجمه گوگل]مکان هایی برای ماساژ و رفلکسولوژی در همه جا وجود دارد، آماده است تا روی بدن خسته شما کار کند و احساس شادابی به شما بدهد
[ترجمه ترگمان]مکان هایی برای ماساژ و ماساژ در همه جا هستند، آماده هستند روی بدن خسته شما کار کنند و شما را سرحال نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مکان هایی برای ماساژ و ماساژ در همه جا هستند، آماده هستند روی بدن خسته شما کار کنند و شما را سرحال نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This little trick is like a mini reflexology session.
[ترجمه گوگل]این ترفند کوچک مانند یک جلسه مینی رفلکسولوژی است
[ترجمه ترگمان]این حقه کوچک مثل یک جلسه reflexology کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حقه کوچک مثل یک جلسه reflexology کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You've never done reflexology with a partner, you tell her.
[ترجمه گوگل]شما به او می گویید که هرگز رفلکسولوژی با شریک زندگی خود انجام نداده اید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت با یک شریک کاری نکردی، بهش بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت با یک شریک کاری نکردی، بهش بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Foot massage, particularly reflexology, is not just a way to release pressure but a way to keep healthy also.
[ترجمه گوگل]ماساژ پا، به ویژه رفلکسولوژی، تنها راهی برای کاهش فشار نیست، بلکه راهی برای حفظ سلامتی است
[ترجمه ترگمان]ماساژ پا، به ویژه reflexology، تنها راهی برای آزاد کردن فشار نیست بلکه راهی برای سالم ماندن نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماساژ پا، به ویژه reflexology، تنها راهی برای آزاد کردن فشار نیست بلکه راهی برای سالم ماندن نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Try acupuncture and reflexology followed by facials and body wraps.
[ترجمه گوگل]طب سوزنی و رفلکسولوژی و به دنبال آن پوشش های صورت و بدن را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از طب سوزنی و reflexology همراه با پوشش مراقبت از بدن و بدن را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از طب سوزنی و reflexology همراه با پوشش مراقبت از بدن و بدن را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The dark side of reflexology.
[ترجمه گوگل]سمت تاریک رفلکسولوژی
[ترجمه ترگمان]طرف تاریک reflexology
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرف تاریک reflexology
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Remember every section of your sole if sacred in reflexology How can it help?
[ترجمه گوگل]هر بخش از کف پای خود را که در رفلکسولوژی مقدس است به خاطر بسپارید چگونه می تواند کمک کند؟
[ترجمه ترگمان]هر قسمتی از sole را به یاد داشته باش، اگر در reflexology مقدس باشد، چه کمکی می تواند بکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر قسمتی از sole را به یاد داشته باش، اگر در reflexology مقدس باشد، چه کمکی می تواند بکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید