1. In 'He cut himself', 'cut' is a reflexive verb and 'himself' is a reflexive pronoun.
[ترجمه گوگل]در «او خودش را برید»، «برش» یک فعل انعکاسی و «خود» یک ضمیر بازتابی است
[ترجمه ترگمان]در گفتار خود، یک فعل reflexive و خود a (pronoun)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Habermas's theory involves a reflexive moment that was present but unsatisfactorily worked out in the earlier versions of critical theory.
[ترجمه گوگل]نظریه هابرماس شامل یک لحظه انعکاسی است که در نسخه های قبلی نظریه انتقادی وجود داشت، اما به طور رضایت بخشی به آن پرداخته شد
[ترجمه ترگمان]نظریه Habermas شامل یک لحظه تامل است که ارایه شده است اما unsatisfactorily در نسخه های قبلی نظریه انتقادی کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His reflexive response pulled him to one side and his shoe appeared to touch the white line.
[ترجمه گوگل]واکنش انعکاسی او او را به یک طرف کشید و کفشش به نظر می رسید که خط سفید را لمس می کند
[ترجمه ترگمان]واکنش reflexive او را به یک طرف کشید و کفش او به نظر رسید که خط سفید را لمس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sucking reflex illustrates a reflexive schema.
[ترجمه گوگل]رفلکس مکیدن یک طرح واره انعکاسی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]بازتاب مکیدن، یک طرح reflexive را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. At birth, schemata are reflexive in nature.
[ترجمه گوگل]در بدو تولد، طرحواره ها ماهیت انعکاسی دارند
[ترجمه ترگمان]در هنگام تولد، schemata در طبیعت، reflexive هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many management researchers choose to publish the reflexive account separately from the study findings.
[ترجمه گوگل]بسیاری از محققان مدیریت تصمیم می گیرند که حساب بازتابی را جدا از یافته های مطالعه منتشر کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از محققان مدیریت به طور جداگانه نظرات reflexive را به طور جداگانه از یافته های این مطالعه منتشر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These active reflexive behaviors allow the infant to construct his or her first differentiations within the environment.
[ترجمه گوگل]این رفتارهای انعکاسی فعال به نوزاد اجازه می دهد تا اولین تمایزات خود را در محیط ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این رفتار reflexive فعال به نوزاد اجازه می دهد تا اولین differentiations را در محیط بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Here the reflexive pronoun himself marks the fact that him has the same denotation as the subject of the verb, John.
[ترجمه گوگل]در اینجا خود ضمیر انعکاسی نشانگر این واقعیت است که او همان معنای فاعل فعل یعنی جان را دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا خود pronoun به این حقیقت اشاره می کند که او همان denotation را دارد که تابع فعل است، جان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A reflexive pronoun can also be used as the indirect object of a verb. In such a case, it is usually used after a preposition.
[ترجمه گوگل]یک ضمیر بازتابی همچنین می تواند به عنوان مفعول غیرمستقیم یک فعل استفاده شود در چنین حالتی معمولاً بعد از حرف اضافه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک pronoun می تواند به عنوان هدف غیرمستقیم of در چنین موردی استفاده شود، معمولا بعد از حرف اضافه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Most transitive verbs can take a reflexive pronoun.
[ترجمه گوگل]اکثر افعال متعدی می توانند یک ضمیر بازتابی بگیرند
[ترجمه ترگمان]بیشتر افعال می توانند یک pronoun انعکاسی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A reflexive pronoun can also be used as the indirect object of a verb.
[ترجمه گوگل]یک ضمیر بازتابی همچنین می تواند به عنوان مفعول غیرمستقیم یک فعل استفاده شود
[ترجمه ترگمان]یک pronoun می تواند به عنوان هدف غیرمستقیم of استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This paper gives a new concept of reflexive closure of fuzzy relation and symmetric closure of fuzzy relation, and also gives operation method and properties about it.
[ترجمه گوگل]این مقاله مفهوم جدیدی از بسته شدن بازتابی رابطه فازی و بسته شدن متقارن رابطه فازی ارائه میدهد و همچنین روش عملیات و ویژگیهای مربوط به آن را ارائه میدهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله باعث ایجاد یک مفهوم جدید از بسته شدن رابطه فازی و بسته شدن متقارن روابط فازی و همچنین روش عملیاتی و خواص آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Reflexive pronouns can be direct or indirect object.
[ترجمه گوگل]ضمایر انعکاسی می توانند مفعول مستقیم یا غیر مستقیم باشند
[ترجمه ترگمان]ضمیر Reflexive می تواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Performing a reflexive action does not prevent a character from performing another action within a turn.
[ترجمه گوگل]انجام یک عمل بازتابی مانع از انجام یک عمل دیگر در یک نوبت نمی شود
[ترجمه ترگمان]انجام یک اقدام reflexive، مانع از انجام یک عمل دیگر در یک چرخش نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Most transitive verbs can take a reflexive pronoun asobject.
[ترجمه گوگل]اکثر افعال متعدی می توانند یک ضمیر انعکاسی asobject بگیرند
[ترجمه ترگمان]بیشتر افعال متعدی (متعدی)می توانند یک asobject (pronoun pronoun)را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید