refinery

/rəˈfaɪnəri//rɪˈfaɪnəri/

معنی: پالایشگاه، تصفیه خانه
معانی دیگر: (نفت یا شکر و غیره) پالایشگاه، پالشگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: refineries
• : تعریف: an industrial plant where natural resources such as petroleum and sugar are purified into usable products.

جمله های نمونه

1. an oil refinery
پالایشگاه نفت

2. they can't build a refinery themselves; they need outside help
آنها نمی توانندخودشان پالایشگاه بسازند و به کمک از خارج نیازمندند.

3. they pump the oil from the well to the refinery
نفت را از چاه تا پالایشگاه پمپ می کنند.

4. There is an oil refinery nearby.
[ترجمه بهار] یک پالایشگاه نفت وجود دارد
|
[ترجمه گوگل]یک پالایشگاه نفت در نزدیکی آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک پالایشگاه نفت در آن نزدیکی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pipeline links the refinery with the port.
[ترجمه گوگل]این خط لوله پالایشگاه را به بندر متصل می کند
[ترجمه ترگمان]این خط لوله پالایشگاه را با بندر مرتبط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They built a sugar refinery.
[ترجمه بهار] آنها یک پالایشگاه شکر را ساختند
|
[ترجمه گوگل]یک کارخانه قند درست کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک پالایشگاه قند ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The purpose of oil refinery is to refine crude petroleum.
[ترجمه گوگل]هدف پالایشگاه نفت، پالایش نفت خام است
[ترجمه ترگمان]هدف از پالایشگاه نفت پالایش نفت خام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two years before the refinery became operational, however, Montevideo severed all links with Moscow.
[ترجمه محمد] با این حال، دو سال قبل از عملیاتی شدن این پالایشگاه، مونته ویدئو تمامی ارتباطاتش را با مسکو قطع کرد.
|
[ترجمه گوگل]با این حال، دو سال قبل از عملیاتی شدن این پالایشگاه، مونته ویدئو تمامی ارتباطات خود را با مسکو قطع کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دو سال پیش از این که پالایشگاه به بهره برداری رسید، مونته ویدئو همه پیوندهای خود را با مسکو قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Officially, Tosco has said it may restart the refinery sometime next year.
[ترجمه گوگل]به طور رسمی، توسکو گفته است که ممکن است در سال آینده این پالایشگاه را دوباره راه اندازی کند
[ترجمه ترگمان]Tosco رسما اعلام کرده است که این پالایشگاه ممکن است در سال آینده پالایشگاه را مجددا راه اندازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The refinery turns crude oil into usable products such as gas and tar.
[ترجمه گوگل]این پالایشگاه نفت خام را به محصولات قابل استفاده مانند گاز و قطران تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]پالایشگاه نفت خام را به محصولات قابل استفاده مانند گاز و قیر تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. High levels of pollution from the Ilo refinery have been blamed on outdated equipment.
[ترجمه گوگل]میزان بالای آلودگی پالایشگاه ایلو ناشی از تجهیزات قدیمی است
[ترجمه ترگمان]میزان بالای آلودگی پالایشگاه ilo به دلیل تجهیزات کهنه مورد سرزنش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tosco oil refinery plans on increasing throughput by 20 percent.
[ترجمه گوگل]پالایشگاه نفت توسکو قصد دارد ظرفیت تولید را تا 20 درصد افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]پالایشگاه نفت Tosco در نظر دارد تا میزان توان عملیاتی را تا ۲۰ درصد افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Still, with the Arco refinery back to nearly full production, prices could come down.
[ترجمه گوگل]با این حال، با بازگشت پالایشگاه آرکو به تولید تقریباً کامل، قیمت ها ممکن است کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]با این حال، با نزدیک شدن پالایشگاه آرکو به تولید تقریبا کامل، قیمت ها ممکن است پایین بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shell have a large oil refinery at Stanlow near Ellesmere Port and with it a petrochemical works producing plastics.
[ترجمه گوگل]شل یک پالایشگاه نفت بزرگ در استانلو نزدیک بندر السمیر دارد و با آن یک پتروشیمی تولید پلاستیک می کند
[ترجمه ترگمان]شل یک پالایشگاه نفت بزرگ در Stanlow در نزدیکی السمر دارد و با آن یک صنعت پتروشیمی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پالایشگاه (اسم)
refinery

تصفیه خانه (اسم)
refinery

تخصصی

[حسابداری] پالایشگاه
[خودرو] پالایشگاه - پالایشگاه
[شیمی] پالایشگاه
[عمران و معماری] تصفیه خانه - پالایشگاه
[مهندسی گاز] پالایشگاه، تصفیه خانه

انگلیسی به انگلیسی

• industrial site where materials are processed and made suitable for use
a refinery is a factory where substances such as oil or sugar are refined.

پیشنهاد کاربران

refinery ( n ) ( rɪˈfaɪnəri ) =a factory where a substance such as oil is refined ( made pure ) , e. g. an oil refinery. a sugar refinery.
refinery
refinery ( شیمی )
واژه مصوب: پالایشگاه
تعریف: سامانه‏ای برای پالایش موادی مثل نفت خام و گاز طبیعی
پالایشگاه
تصفیه خانه

بپرس