1. A loan was arranged to refinance existing debt.
[ترجمه گوگل]یک وام برای بازپرداخت بدهی های موجود ترتیب داده شد
[ترجمه ترگمان]یک وام برای پرداخت بدهی موجود ترتیب داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It can be costly to refinance.
[ترجمه گوگل]تامین مالی مجدد می تواند پرهزینه باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند برای refinance پر هزینه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They have to refinance their loans to pull themselves through.
[ترجمه گوگل]آنها باید وام های خود را مجدداً تأمین مالی کنند تا بتوانند از پس آن برآیند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند وام های خود را تخلیه کنند تا خودشان را بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They have managed to refinance their debts and even obtain modest amounts of new money fairly painlessly.
[ترجمه گوگل]آنها توانسته اند بدهی های خود را مجدداً تأمین مالی کنند و حتی مقادیر اندکی پول جدید را نسبتاً بدون دردسر به دست آورند
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به پرداخت بدهی های خود و حتی به دست آوردن مقادیر نسبتا کم پول جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Mortgage Refinance Calculator - Should I do a Mortgage Refinance?
[ترجمه گوگل]ماشین حساب بازپرداخت وام مسکن - آیا باید یک بازپرداخت وام مسکن انجام دهم؟
[ترجمه ترگمان]با استفاده از Calculator وام مسکن، آیا باید یک وام مسکن را انجام دهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As collateral to refinance securities a securities finance enterprise.
[ترجمه گوگل]به عنوان وثیقه برای تامین مالی مجدد اوراق بهادار یک شرکت تامین مالی اوراق بهادار
[ترجمه ترگمان]به عنوان وثیقه برای اوراق بهادار refinance یک شرکت تامین مالی اوراق بهادار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Instead, it's likely the estate will refinance a $ 300 million loan that's due later this year.
[ترجمه گوگل]در عوض، احتمال دارد که املاک وام 300 میلیون دلاری را که اواخر امسال سررسید است، مجدداً تامین مالی کند
[ترجمه ترگمان]در عوض، احتمالا این ملک حدود ۳۰۰ میلیون دلار وام می گیرد که قرار است در اواخر سال جاری انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Bank started to provide import refinance, outward remittance financing for import, export and import bill advance, accounts receivable financing and forfeiting.
[ترجمه گوگل]این بانک شروع به تأمین مالی مجدد واردات، تأمین مالی حواله های خارجی برای واردات، صادرات و پیش پرداخت قبوض واردات، تأمین مالی حساب های دریافتنی و ضبط کرد
[ترجمه ترگمان]این بانک شروع به ارائه refinance وارداتی، سرمایه گذاری وجوه ارسالی به خارج برای واردات، صدور و واردات لایحه از قبل، تامین مالی حساب های دریافتنی و زیان مالی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is designed to help borrowers refinance with the help of the Federal Housing Administration.
[ترجمه گوگل]این برای کمک به وام گیرندگان برای کمک به اداره مسکن فدرال طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این طرح برای کمک به وام گیرندگان با کمک اداره مسکن فدرال طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These are companies that refinance themselves in the capital markets every day.
[ترجمه گوگل]اینها شرکت هایی هستند که هر روز خود را در بازار سرمایه بازپرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]اینها شرکت هایی هستند که هر روز در بازارهای سرمایه شرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When deciding whether or not to refinance, are many factors to consider.
[ترجمه گوگل]هنگام تصمیم گیری برای تامین مالی مجدد یا نه، عوامل زیادی باید در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصمیم گیری در مورد این که آیا به refinance مربوط است یا نه، عوامل بسیاری وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With bad credit, you can't refinance a high interest mortgage.
[ترجمه گوگل]با اعتبار بد، نمی توانید وام مسکن با بهره بالا را بازپرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]با اعتبار بد، تو نمی تونی یه mortgage رو شروع کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To capture his equity, Murphy must either sell or refinance.
[ترجمه گوگل]مورفی برای به دست آوردن سهام خود، باید یا بفروشد یا دوباره سرمایه گذاری کند
[ترجمه ترگمان]برای ثبت دارایی او، مورفی باید یا بفروشد یا بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Net proceeds will be used to repay short and long-term debt, refinance long term debt and for working capital.
[ترجمه گوگل]درآمد خالص برای بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت و بلندمدت، بازپرداخت بدهی های بلندمدت و سرمایه در گردش استفاده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]درآمد خالص برای بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت، بدهی بلندمدت و سرمایه کاری مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید