referring


قانون ـ فقه : استناد

جمله های نمونه

1. in referring to our enemies, we should not use pejorative words
ما نباید در اشاره به دشمنان خود واژه های زشت به کار ببریم.

2. the professor kept referring to his notes
استاد مرتبا به یادداشت های خود مراجعه می کرد.

3. don't take what he said personally; he wasn't referring to you
از حرف های او رنجیده نشو; منظورش تو نبودی.

4. he criticised my behavior and i countered by referring to his bouts of drunkenness
او از رفتار من انتقاد کرد و من هم با اشاره به بدمستی های او تلافی کردم.

5. since i didn't understand the text, i kept referring to the notes
چون متن را نمی فهمیدم مرتبا به زیرنویس ها مراجعه می کردم.

پیشنهاد کاربران

اشاره کردن ( صحبت کردن درباره چیزی یا کسی )
He was referring to the previous speaker's remarks.
ارجاع دادن ( فرستادن کسی یا چیزی به مرجعی دیگر )
The doctor referred me to a specialist.
...
[مشاهده متن کامل]

رجوع کردن ( برای کسب اطلاعات به منبعی رجوع کردن )
Please refer to the dictionary for the correct spelling.

مربوط به
مراجعه کردن. عطفبخ
ارجاع کردن
در متون روان شناسی به ارجاع بیمار و یا مراجع اشاره دارد.
ذکر، ارجاع، رجوع، مراجعه، عطف، اشاره
اشاره کردن

بپرس