referendum

/ˌrefəˈrendəm//ˌrefəˈrendəm/

معنی: همه پرسی، رفراندم، مراجعه بارا عمومی، کسب تکلیف
معانی دیگر: مراجعه به آرای عمومی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: referenda, referendums
• : تعریف: the submission of a legislative measure to a vote by the general public, or the vote thus taken.

- In a state referendum, the voters opposed lowering the drinking age to 18.
[ترجمه گوگل] در یک همه پرسی ایالتی، رای دهندگان با کاهش سن نوشیدن به 18 سال مخالفت کردند
[ترجمه ترگمان] در یک رفراندوم دولتی، رای دهندگان مخالف کاهش سن نوشیدن به ۱۸ سال بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The matter was decided by referendum.
[ترجمه گوگل] این موضوع با رفراندوم مشخص شد
[ترجمه ترگمان] این موضوع از طریق رفراندوم تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The conference approved a proposal for a referendum.
[ترجمه گوگل]کنفرانس پیشنهادی برای همه پرسی را تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس یک پیشنهاد برای یک همه پرسی را تصویب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The referendum will be held on July 14th.
[ترجمه گوگل]همه پرسی در 14 جولای برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]این رفراندوم در ۱۴ جولای برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He tendered the committee a referendum.
[ترجمه گوگل]او به کمیته پیشنهاد رفراندوم داد
[ترجمه ترگمان]او یک رفراندوم برای این کمیته برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I voted 'No' in the referendum.
[ترجمه گوگل]من در رفراندوم رای منفی دادم
[ترجمه ترگمان]من در این رفراندوم رای دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's kind of a referendum, though a lot of issues are packed in.
[ترجمه گوگل]این به نوعی یک رفراندوم است، اگرچه بسیاری از مسائل در آن بسته شده است
[ترجمه ترگمان]این یک نوع رفراندوم است، اگرچه مسائل بسیاری در آن جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nine republics took part in the referendum.
[ترجمه گوگل]9 جمهوری در همه پرسی شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]نه جمهوری در این رفراندوم شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ireland decided to hold a referendum on divorce.
[ترجمه گوگل]ایرلند تصمیم گرفت برای طلاق همه پرسی برگزار کند
[ترجمه ترگمان]ایرلند تصمیم گرفت که رفراندوم طلاق را برگزار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The issue will be decided in a national referendum.
[ترجمه گوگل]این موضوع در یک همه پرسی ملی تصمیم گیری خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این مساله در یک رفراندوم ملی مطرح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He urged that a referendum should be held by December.
[ترجمه گوگل]وی تاکید کرد که همه پرسی باید تا دسامبر برگزار شود
[ترجمه ترگمان]وی تاکید کرد که همه پرسی باید تا ماه دسامبر برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He risks defeat in the referendum which he called, but which threatens to boomerang against him.
[ترجمه گوگل]او با خطر شکست در رفراندومی که او خواستار آن شد، اما تهدیدی برای بومرنگ شدن علیه او بود
[ترجمه ترگمان]او ریسک شکست در رفراندوم را که او آن را اعلام کرد، به خطر می اندازد، اما آن را تهدید به بومرنگ در برابر خود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A referendum next year would coincide explosively with the election campaign.
[ترجمه گوگل]همه پرسی سال آینده به طور انفجاری با مبارزات انتخاباتی همزمان خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک رفراندوم در سال آینده با تبلیغات انتخاباتی همزمان خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They voted for independence in a referendum.
[ترجمه گوگل]آنها در همه پرسی به استقلال رای دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک همه پرسی به استقلال رای دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The city council agreed to hold a referendum on the issue in November.
[ترجمه گوگل]شورای شهر با برگزاری همه پرسی در مورد این موضوع در ماه نوامبر موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]شورای شهر توافق کرده است که برگزاری رفراندوم را در ماه نوامبر برگزار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government has agreed in principle to a referendum.
[ترجمه گوگل]دولت در اصل با رفراندوم موافقت کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت در اصل با برگزاری یک همه پرسی موافقت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The unions urged people to boycott the referendum.
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها از مردم خواستند که همه پرسی را تحریم کنند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها از مردم خواستند تا رفراندوم را تحریم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همه پرسی (اسم)
plebiscite, referendum

رفراندم (اسم)
referendum

مراجعه بارا عمومی (اسم)
referendum

کسب تکلیف (اسم)
referendum

تخصصی

[حقوق] همه پرسی، رفراندوم، کسب تکلیف توسط نماینده سیاسی از دولت متبوع خود

انگلیسی به انگلیسی

• poll of an entire population, referral of a vote to the entire electorate
a referendum is a vote in which all the people in a country are asked whether they agree or disagree with a particular policy.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: A direct vote by the people on a specific issue or proposal 🗳️
🔍 مترادف: Vote
✅ مثال: The country held a referendum to decide on the new constitutional amendments.
همه پرسی. رفراندوم
مثال:
the referendum affirmed the republic's right to secede
این همه پرسی، حق حکومت جمهوری در برابر کناره گیری کردن را تایید کرد.
همه پرسی
Referendum : همه پرسی - رفراندوم
Election : انتخابات
⬛ رفراندوم ⬛
همه پرسی
پرسمان همگانی
هَمه پُرسی یا رِفِراندوم ( به فرانسوی: R�f�rendum ) رأی گیری مستقیم از همهٔ اعضای تشکیل دهندهٔ یک سازمان یا جامعه است؛ برای رد یا تصویب سیاستی که رهبران یا نمایندگان پیشنهاد کرده اند. هدف همه پرسی پرهیز از قانون گذاری به زیان اکثریّت جامعه است. در نظام های نمایندگی و پارلمانی جدید از همه پرسی تنها برای تصویب قانون اساسی یا تغییر اساسی در حکومت بهره می گیرند؛ ولی در برخی جامعه های کوچک برای همهٔ امور رأی همگان پرسیده می شود. همه پرسی در جوامع مردم سالار، بدین گونه است که دو طرف یک جامعه اعم از موافقین و مخالفین با شرایط از پیش تعیین شده بر روی یک موضوع به تفاهم می رسند، و حکومت یا دولتی بی طرف به عنوان واسطه وظیفه همه پرسی ( رفراندوم ) را به عهده می گیرد. همین طور کشور بی طرف تعهد می کند که نتایج را با رعایت پروتکل های امنیتی در کشور طرف همه پرسی برگذار کند.
...
[مشاهده متن کامل]

انواع همه پرسی
دو نوع همه پرسی وجود دارد: اختیاری و اجباری. همه پرسی اجباری معمولاً برای تصویب قانون اساسی یا متمّم آن است. در همه پرسی اختیاری نمایندگان مجلس ممکن است با اکثریّت قاطع مسئله ای را به رأی عمومی واگذارند یا دولت، در غیاب مجلس یا به رغم آن، موضوعی را به رای عمومی بگذارد. امکان دیگر همه پرسی با درخواست همگانی است. بدین صورت که اگر مجلس قانون گذاری به میل خود موضوعی را به همه پرسی نگذارد، کسانی از مردم که صلاحیت رأی دادن دارند، ممکن است درخواستی را امضاء کنند که موضوع به رأی عمومی گذاشته شود. شمار لازم برای این درخواست، بر حسب قوانین کشورها، از ۵ تا ۱۵ درصد مجموع رأی دهندگان در آخرین انتخابات است.
Direct vote on a specific proposal
A referendum ( pl: referendums or referenda ) is a direct vote by the electorate on a proposal, law, or political issue. This is in contrast to an issue being voted on by a representative. This may result in the adoption of a new policy or specific law, or the referendum may be only advisory. In some countries, it is synonymous with or commonly known by other names including plebiscite, votation, popular consultation, ballot question, ballot measure, or proposition.
⬛ انتخابات ⬛
انتخابات
فرایند تصمیم گیری سیاسی مردمی
انتخابات یک فرایند تصمیم گیری رسمی است که طی آن مردم یا بخشی از مردم برای ادارهٔ امور عمومی خود شخص یا اشخاصی را برای مقامی رسمی به مدت معلوم با ریختن رأی به صندوق های انتخاباتی برمی گزینند. از سدهٔ ۱۷ میلادی به این سو، برگزاری انتخابات سازوکار معمول برای تحقق دموکراسی نیابتی بوده است. از انتخابات ممکن است برای اختصاص کرسی های موجود در قوهٔ مقننه استفاده شود. همچنین برخی کشورها سمت های موجود در قوای اجرایی و قضایی و دولت های محلی را نیز با انتخابات به نامزدهای برگزیده اختصاص می دهند. از فرایند انتخابات در بسیاری از سازمان های خصوصی و تجاری، از باشگاه ها گرفته تا انجمن های داوطلبانه و ابرشرکت ها استفاده می شود.
Election
Process by which a population chooses the holder of a public office ( most countries can elect
An election is a formal group decision - making process by which a population chooses an individual or multiple individuals to hold public office.

referendum ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: همه‏پرسی
تعریف: رأی‏گیری برای پذیرش یا عدم پذیرش موضوعی خاص، از همۀ افرادی که طبق قوانین کشور می‏توانند رأی بدهند
The Prime Minister announced his intention to hold a referendum
نظرسنجی

بپرس