اسم ( noun )
• (1) تعریف: the act or process of referring.
• مترادف: referral
• مشابه: relation
• مترادف: referral
• مشابه: relation
• (2) تعریف: an allusion.
• مترادف: allusion, mention
• مترادف: allusion, mention
• (3) تعریف: a source of information.
• مترادف: authority, source
• مشابه: resource
• مترادف: authority, source
• مشابه: resource
- She is a good reference on computer matters.
[ترجمه گوگل] او مرجع خوبی در زمینه مسائل کامپیوتری است
[ترجمه ترگمان] او یک مرجع خوب در مورد مسائل کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک مرجع خوب در مورد مسائل کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We go to the library to look up references.
[ترجمه حمید] ما به کتابخانه میرویم تا منابع را بیابیم.|
[ترجمه ابوالفضل] ما به کتابخانه رفتیم تا منابع را پیدا کنیم|
[ترجمه امیرمحمد مرزانی] ما به کتابخانه میرویم تا دنبال منابع بگردیم|
[ترجمه عری] ما به کتابخانه می رویم تا به منابع و مراجع نگاهی بینداریم.|
[ترجمه گوگل] برای جستجوی مراجع به کتابخانه می رویم[ترجمه ترگمان] ما به کتابخانه رفتیم تا به منابع نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: one who recommends another for a position or job.
• (5) تعریف: a footnote or other direction to information in a book or scholarly paper.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: references, referencing, referenced
حالات: references, referencing, referenced
• (1) تعریف: to provide (a book or paper) with footnotes or other references.
• مشابه: document
• مشابه: document
• (2) تعریف: to allude to; direction the attention to.
• مترادف: advert to, allude to, mention, refer to, touch on
• مشابه: cite, name, quote
• مترادف: advert to, allude to, mention, refer to, touch on
• مشابه: cite, name, quote