refection

/rɪˈfekʃn̩//rɪˈfekʃn̩/

معنی: تجدید قوا
معانی دیگر: (به ویژه پس از گرسنگی یا خستگی ممتد) خوراک، آشامیدنی، خوردنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: refreshment of body, mind, or spirit, esp. after hunger or fatigue.

(2) تعریف: food and drink; repast.
مشابه: repast

جمله های نمونه

1. The edge-layer theory is applied to study the refection and transmission of the weakly nonlinear internal wave over a step in a two-layer fluid system.
[ترجمه گوگل]تئوری لایه لبه برای مطالعه انعکاس و انتقال موج داخلی غیرخطی ضعیف بر روی یک پله در یک سیستم سیال دو لایه اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]تیوری لایه لبه برای مطالعه the و انتقال موج داخلی غیر خطی ضعیف بر روی یک گام در یک سیستم سیال دو لایه اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sometimes we admit that our strong refection of certain meats is not founded in physiology but in aesthetics.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات اعتراف می کنیم که انعکاس قوی ما از برخی گوشت ها در فیزیولوژی نیست بلکه در زیبایی شناسی است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما می پذیریم که refection قوی ما در گوشت، در فیزیولوژی، ولی در زیبایی شناسی بنیان نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beijing refection is an important cultural fruit deeply rooted in the special historic cultural background.
[ترجمه گوگل]انعکاس پکن یک میوه مهم فرهنگی است که عمیقاً در پیشینه فرهنگی تاریخی خاص ریشه دارد
[ترجمه ترگمان]پکن refection یک میوه فرهنگی مهم است که عمیقا در زمینه تاریخی فرهنگی تاریخی ریشه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Variation is not only the double refection of culture's epoch and nationality, but also the expression of world cultural structure formed as the result of cultural interaction.
[ترجمه گوگل]تنوع نه تنها بازتاب مضاعف عصر و ملیت فرهنگ، بلکه بیان ساختار فرهنگی جهان است که در نتیجه تعامل فرهنگی شکل گرفته است
[ترجمه ترگمان]تنوع نه تنها the دوگانه فرهنگ و ملیت، بلکه تجلی ساختار فرهنگی جهان است که در نتیجه تعامل فرهنگی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is a time of rest, refection, and renewal.
[ترجمه گوگل]زمان استراحت، تأمل و تجدید است
[ترجمه ترگمان]زمان استراحت و تجدید حیات و تجدید حیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We introduce perfectly matched layer to attenuate the refection of the artificial boundary, and construct boundary and corner point conditions of elastic wave equations in isotropy media.
[ترجمه گوگل]ما لایه کاملاً منطبق را برای تضعیف انعکاس مرز مصنوعی معرفی می‌کنیم و شرایط نقطه مرزی و گوشه معادلات موج الاستیک را در محیط همسانگردی می‌سازیم
[ترجمه ترگمان]ما یک لایه کاملا منطبق را معرفی می کنیم تا the مرز مصنوعی را تضعیف کنیم، و شرایط مرزی و نقطه عطف معادله موج الاستیک در رسانه های isotropy را بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on the vector law of refection in optics, the scanning error's academic formula is educed.
[ترجمه گوگل]بر اساس قانون برداری بازتاب در اپتیک، فرمول آکادمیک خطای اسکن آموزش داده شده است
[ترجمه ترگمان]براساس قانون برداری of در اپتیک، فرمول دانشگاهی خطای اسکن educed است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tunnel refection seismology employs sources and receivers that are mounted inside the tunnel wall or tunnel face and aims to predict rock properties ahead of the tunnel.
[ترجمه گوگل]لرزه‌شناسی انعکاس تونل از منابع و گیرنده‌هایی استفاده می‌کند که در داخل دیواره تونل یا صفحه تونل نصب شده‌اند و هدف آن پیش‌بینی خواص سنگ جلوتر از تونل است
[ترجمه ترگمان]تونل: لرزه نگاری از منابع و گیرنده ها استفاده می کند که درون دیواره تونل یا صورت تونل نصب شده اند و هدف آن پیش بینی خواص سنگ قبل از تونل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The structure of industry capital stocks is the refection of regional industry structure.
[ترجمه گوگل]ساختار سهام سرمایه صنعت بازتاب ساختار صنعت منطقه ای است
[ترجمه ترگمان]ساختار سهام صنعت، the ساختار صنعت منطقه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Safety light refection bar design.
[ترجمه گوگل]طراحی میله بازتاب نور ایمنی
[ترجمه ترگمان]طراحی نور و طراحی نور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Language is not only the product of social development, but also is the refection of social life.
[ترجمه گوگل]زبان نه تنها محصول رشد اجتماعی است، بلکه بازتاب زندگی اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]زبان نه تنها محصول رشد اجتماعی است بلکه the زندگی اجتماعی نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The messenger seated on a form after taking that refection, had dropped into a doze.
[ترجمه گوگل]قاصدی که روی فرمی نشسته بود، پس از گرفتن آن بازتاب، به خواب رفته بود
[ترجمه ترگمان]قاصد پس از برداشتن آن refection بر روی نیمکتی نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For example, it is common to choose middle schools in many places in China, and this is the outer effect on learning—the refection of paying more attention to the learning conditions.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، انتخاب مدارس راهنمایی در بسیاری از نقاط چین رایج است، و این تأثیر بیرونی بر یادگیری است - بازتاب توجه بیشتر به شرایط یادگیری
[ترجمه ترگمان]برای مثال، مرسوم است که مدارس راهنمایی را در بسیاری از مکان ها در چین انتخاب کنیم، و این اثر بیرونی بر یادگیری - یعنی عدم توجه بیشتر به شرایط یادگیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The paper researches the received waveform and the characteristic of BER in one refection and twice refection, studies the influence of multipath distortion on the transmitted pulse.
[ترجمه گوگل]این مقاله شکل موج دریافتی و مشخصه BER را در یک انعکاس و دو انعکاس بررسی می‌کند و تأثیر اعوجاج چند مسیری را بر پالس ارسالی بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله شکل موج دریافت شده و ویژگی BER را در یک refection و دو refection بررسی کرده، تاثیر اعوجاج مسیر جریان در پالس انتقالی را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجدید قوا (اسم)
rest, refection

انگلیسی به انگلیسی

• refreshment with food or drink; light meal, food, drink

پیشنهاد کاربران

تجدیدقوه وقدرت بدنی باخوردن آب وغذا وخوراکی

بپرس