reenforce


معنی: از نو تقویت کردن
معانی دیگر: نیرو بخشیدن به، مسلح کردن

جمله های نمونه

1. Even though your eyes and hands are occupied your ears are still free to absorb new ideas and re-enforce positive thoughts.
[ترجمه گوگل]حتی اگر چشم‌ها و دست‌های شما درگیر هستند، گوش‌های شما همچنان آزاد هستند تا ایده‌های جدید را جذب کنند و افکار مثبت را دوباره تقویت کنند
[ترجمه ترگمان]با اینکه چشمان و دستان شما اشغال شده اند، گوش های شما هنوز آزاد هستند تا ایده های جدید را جذب کرده و افکار مثبت را به اجرا در آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The second batch reenforce the and soldiers toto scene, joins to the rescue.
[ترجمه گوگل]دسته دوم صحنه را تقویت می کنند و سربازان به نجات می پیوندند
[ترجمه ترگمان]دسته دوم صحنه مشترک سربازان و سربازان به عملیات نجات ملحق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was promising to reenforce the replaced gluteus medius muscle. It was favourable to improve the limping gait for those patients suitable to this method.
[ترجمه گوگل]این امیدوار کننده بود که عضله گلوتئوس مدیوس جایگزین شده را تقویت کند بهبود لنگان راه رفتن برای بیمارانی که برای این روش مناسب هستند، مطلوب بود
[ترجمه ترگمان]این کار امیدوار کننده بود که عضله سرینی جانشین شده را از بین ببرد خوب بود که راه رفتن لنگ لنگان برای بیمارانی که مناسب این روش بودند را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our on-the-spot direction has issued the fighting a battle to force a quick decision order immediately, evacuates to 100 meters place, and goes to the ambush reenforce.
[ترجمه گوگل]هدایت ما در محل، نبردی را صادر کرده است تا فوراً دستور تصمیم گیری سریع را وادار کند، به مکان 100 متری تخلیه می کند و به سمت تقویت کمین می رود
[ترجمه ترگمان]مسیر ما - نقطه شروع جنگ را برای وادار کردن فوری حکم تصمیم سریع و تخلیه فوری به ۱۰۰ متر و رفتن به کمین reenforce صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We should use the experience of foreign countries for reference to reenforce and perfect ours.
[ترجمه گوگل]ما باید از تجربیات کشورهای خارجی برای تقویت و تکمیل تجربه خود استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از تجربه کشورهای خارجی برای ارجاع به reenforce و perfect استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It will help to secure the paper block to the cover and reenforce the spine. Yay!
[ترجمه گوگل]این به محکم کردن بلوک کاغذ روی جلد و تقویت ستون فقرات کمک می کند آری
[ترجمه ترگمان]این کمک می کنه تا کاغذ رو امن نگه داره و ستون فقرات رو ببنده! آره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از نو تقویت کردن (فعل)
reenforce

انگلیسی به انگلیسی

• strengthen, fortify, support; increase; (psychology) provide a reward or punishment in order to encourage or discourage a particular response (also reinforce)

پیشنهاد کاربران

بپرس