1. The committee voted to re-elect him chairman.
[ترجمه گوگل]کمیته به انتخاب مجدد او به عنوان رئیس رأی داد
[ترجمه ترگمان]این کمیته به انتخاب مجدد وی رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Morris was re-elected for a third term.
[ترجمه گوگل]موریس برای سومین دوره مجددا انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]موریس برای دوره سوم انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In general, incumbents have a 94 per cent chance of being re-elected.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مدیران فعلی 94 درصد شانس انتخاب مجدد دارند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، متصدیان متصدیان تعداد ۹۴ درصد شانس انتخاب مجدد را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The president will pursue lower taxes if he is re-elected.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در صورت انتخاب مجدد، مالیات کمتری را دنبال خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در صورتی که مجددا انتخاب شود، مالیات های کم تر را دنبال خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was reelected for four consecutive terms.
[ترجمه گوگل]او برای چهار دوره متوالی انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او برای چهار دوره متوالی انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was partly the fragmentation of the opposition which helped to get the Republicans re-elected.
[ترجمه گوگل]این تا حدودی تکه تکه شدن اپوزیسیون بود که به انتخاب مجدد جمهوری خواهان کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این بخشی از اتحاد مخالفان بود که به دریافت مجدد جمهوری خواهان کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. By popular request, the chairman was re-elected.
[ترجمه گوگل]با درخواست مردم، رئیس مجدداً انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]با درخواست عمومی، رئیس دوباره انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was overwhelmingly re-elected as party leader.
[ترجمه گوگل]او با اکثریت قاطع دوباره به عنوان رهبر حزب انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او به شدت به عنوان رهبر حزب انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Newspapers predicted that Davis would be re-elected.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها پیش بینی کردند که دیویس دوباره انتخاب خواهد شد
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها پیش بینی کردند که دیویس مجددا انتخاب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The council re-elected him unopposed as party leader.
[ترجمه گوگل]شورا او را بدون مخالفت دوباره به عنوان رهبر حزب انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]این شورا او را بدون مخالفت به عنوان رهبر حزب انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He has been reelected to Parliament.
[ترجمه گوگل]او مجدداً به مجلس راه یافته است
[ترجمه ترگمان]او دوباره به پارلمان انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was re-elected to parliament.
13. The President promised across-the-board tax cuts if re-elected.
[ترجمه گوگل]رئیسجمهور قول داد در صورت انتخاب مجدد، مالیاتها را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور قول داد که در صورت انتخاب مجدد، کاهش های مالیاتی را تصویب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This scandal could seriously jeopardize his chances of being re-elected.
[ترجمه گوگل]این رسوایی می تواند شانس او را برای انتخاب مجدد به طور جدی به خطر بیندازد
[ترجمه ترگمان]این رسوایی به شدت شانس خود برای انتخاب مجدد را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mr Reynolds was re-elected by 102 votes to 60.
[ترجمه گوگل]آقای رینولدز با 102 رای موافق و 60 رای موافق مجددا انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]آقای رینولدز ۱۰۲ رای به ۶۰ رای انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید