reeks

جمله های نمونه

1. his manner reeks of prosperity
رفتار او دال بر کامیابی است.

2. a building which reeks of poverty
ساختمانی که از آن بوی فقر می بارد

3. a restaurant that reeks of garlic
رستورانی که بوی سیر می دهد

پیشنهاد کاربران

بوی بد
( معمولا بوی سیگار یا الکل )
یه معنی دیگه ایی هم که داره "باریدن" هست
مثال: he reeks of anger
خشم از اون میباره
She reeks of innocence
بی ریاحی یا بی گناهی از اون میباره

بپرس