معنی: تپه دریایی، جزیره نما، پیچیدن و جمع کردن بادبانمعانی دیگر: آبسنگ، صخره ی زیر آب، (کشتی بادبان دار)، (بخشی از بادبان که هنگام توفان و غیره قابل لوله کردن یا پیچیدن سریع است) حاشیه ی کاستنی، کاست شو، کاستن سطح بادبان (با پیچیدن بخشی از آن)، مر جرب، جمع کردن
• (1)تعریف: a ridge of rock, sand, or coral rising to or near the surface of marine waters. • مشابه: ledge
• (2)تعریف: a lode or vein of mineral ore.
اسم ( noun )
• : تعریف: the part of the sail that is drawn in and tied down to decrease the area exposed to the wind.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: reefs, reefing, reefed
• : تعریف: to reduce or shorten (a sail) by making a reef or reefs.
جمله های نمونه
1. table reef
آبستگ تخت
2. The ship ran aground on a submerged reef.
[ترجمه گوگل]کشتی بر روی یک صخره غوطه ور به گل نشست [ترجمه ترگمان]کشتی در یک صخره زیر آب غرق شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Waves mountain - high broke over the reef.
[ترجمه گوگل]امواج کوه - مرتفع بیش از صخره شکست [ترجمه ترگمان]امواج کوه موج بر روی صخره می شکستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Lagoon Reef is one of the best resort hotels.
[ترجمه گوگل]Lagoon Reef یکی از بهترین هتل های تفریحی است [ترجمه ترگمان]Reef Lagoon یکی از بهترین هتل های تفریحی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An unspoilt coral reef encloses the bay.
[ترجمه گوگل]صخره مرجانی دست نخورده ای خلیج را محصور کرده است [ترجمه ترگمان]یک رگه مرجان مرجانی در خلیج است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A coral reef is built by the accretion of tiny, identical organisms.
[ترجمه گوگل]یک صخره مرجانی از تجمع موجودات ریز و یکسان ساخته شده است [ترجمه ترگمان]یک صخره مرجانی توسط the موجودات کوچک و مشابه ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We went snorkelling along the Great Barrier Reef.
[ترجمه گوگل]ما در امتداد دیواره بزرگ مرجانی غواصی کردیم [ترجمه ترگمان]در امتداد جزیره Great به راه افتادیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As the island subsided the reef grew upwards and outwards.
[ترجمه گوگل]همانطور که جزیره فروکش کرد، صخره به سمت بالا و خارج رشد کرد [ترجمه ترگمان]وقتی جزیره فروکش کرد، صخره ها بالا و بیرون رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We went diving on the coral reef.
[ترجمه گوگل]رفتیم روی صخره مرجانی غواصی کردیم [ترجمه ترگمان]به صخره مرجانی رفتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Big waves hammered at the coral reef.
[ترجمه پارسا خرمی] امواج بزرگی بر صخره های مرجانی کوبیدند
|
[ترجمه گوگل]امواج بزرگی در صخره های مرجانی کوبیدند [ترجمه ترگمان]امواج بزرگ بر صخره های مرجانی می کوبند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The ship was wrecked on a coral reef.
[ترجمه گوگل]کشتی در صخره های مرجانی غرق شد [ترجمه ترگمان]کشتی در یک صخره مرجانی غرق شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. lots of individual reefs, around about 900 separate reef systems which make up the Great Barrier Reef.
[ترجمه گوگل]بسیاری از صخرههای منفرد، حدود 900 سیستم صخرهای جداگانه که سد بزرگ را تشکیل میدهند [ترجمه ترگمان]صخره های بسیار زیادی در حدود ۹۰۰ سیستم صخره ای مجزا تشکیل می دهند که دیواره بزرگ مرجانی را تشکیل می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Our ship was thrown on a reef.
[ترجمه گوگل]کشتی ما روی صخره پرتاب شد [ترجمه ترگمان]کشتی ما روی یک صخره پرتاب شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The island is encircled by a coral reef.
[ترجمه گوگل]این جزیره توسط یک صخره مرجانی احاطه شده است [ترجمه ترگمان]جزیره توسط یه رگه مرجان احاطه شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The incoming tides were bathing the coral reef.
[ترجمه گوگل]جزر و مدهای ورودی صخره های مرجانی را حمام می کردند [ترجمه ترگمان]جزر و مد در صخره های مرجانی در حال آب تنی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تپه دریایی (اسم)
reef
جزیره نما (اسم)
reef
پیچیدن و جمع کردن بادبان (فعل)
reef
تخصصی
[عمران و معماری] آبسنگ [زمین شناسی] ریف - ساختاری مرکب از بقایای آهکی ارگانیسم های دریایی ( عمدتا مرجان ها). همانند ریف گریت باریر استرالیا، ریف ها معمولا اکوسیستم های متنوعی هستند که گونه های متنوع زیستی در آن وجود دارند. [معدن] ریف (زمین شناسی عمومی)
انگلیسی به انگلیسی
• ridge of coral or rock located near the surface of the sea; part of a sail that can be adjusted in order to control the sail area that is exposed to the wind roll up part of a sail in order to expose less sail area to the wind (nautical) a reef is a long line of rocks or sand lying close to the surface of the sea.
پیشنهاد کاربران
صخره دریایی
reef ( اقیانوس شناسی ) واژه مصوب: آبسنگ تعریف: نوار یا باریکه ای از صخره یا ماسه یا مرجان یا سازه های دست ساز در نزدیکی سطح آب یا برآمده از آن
آرمور - موج گیر - ضربه گیر و . . . ریف سیگمنت ها در مهندسی رودخانه و سواحل جهت جلوگیری از تخریب کناره ها و شکستن موج استفاده میگردند از روشهای آرمور گذاری میتوان به آرمورگذاری منظم و غیر منظم اشاره کرد ... [مشاهده متن کامل]
جهت افزایش اطلاعات پیشنهاد میشود به نشریات سازمان برنامه و بودجه در رشته رودخانه و سواحل مراجعه گردد
آبسنگ , صخره دریایی # a dangerous offshore reef # We went diving on the coral reef # The ship was wrecked on a coral reef # The island is encircled by a coral reef