1. The big man had a high-pitched reedy voice.
[ترجمه گوگل]مرد بزرگ صدای نی بلندی داشت
[ترجمه ترگمان]مرد بزرگ با صدای نازک و گوش خراشی شروع به صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Instead it is too often reedy and has difficulty carrying assurance.
[ترجمه گوگل]در عوض اغلب نی است و در حمل اطمینان مشکل دارد
[ترجمه ترگمان]در عوض آن بیش از حد کشیده و دشوار است و دشواری انجام تضمین را در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His band are reedy and twiddly; to work, Almond's stuff needs a huge orchestra capable of great drama.
[ترجمه گوگل]گروه او نی و پیچ خورده هستند برای کار، چیزهای آلموند به یک ارکستر عظیم نیاز دارد که بتواند درام بزرگی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]گروه او reedy و twiddly است؛ برای کار، Almond به یک ارکست بزرگ نیاز دارد که بتواند نمایش بزرگی به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wasswa read it, his voice reedy and shaking.
[ترجمه گوگل]واسوا آن را خواند، صدایش مانند نی و لرزان
[ترجمه ترگمان]صدایش در حالی که می لرزید و می لرزید، شروع به خواندن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She liked the reedy smell of them.
[ترجمه گوگل]بوی نی آنها را دوست داشت
[ترجمه ترگمان]از بوی گند الف آن ها خوشش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Floral arrangements were at a reedy minimum.
[ترجمه گوگل]چیدمان گل در حداقل نی بود
[ترجمه ترگمان]در کوی گلزار تپه کم ترین کار را می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both had burnt-auburn hair, reedy bodies and somber faces.
[ترجمه گوگل]هر دو دارای موهای سوخته، بدنهای نیآلود و چهرههای غمگینی بودند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها موهای خرمایی، پوشیده از قرمز و چهره های somber داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Perdita had rather a reedy voice, but she insisted on joining in.
[ترجمه گوگل]پردیتا نسبتاً صدای نی داشت، اما اصرار داشت که به آن ملحق شود
[ترجمه ترگمان]اما او اصرار داشت که به او ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The reedy grass covered the whole area.
[ترجمه گوگل]علف های نی تمام منطقه را پوشانده بودند
[ترجمه ترگمان]علف های زیر پای آن همه جا را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His voice was curiously high-pitched, reedy, almost effeminate.
[ترجمه گوگل]صدای او به طرز عجیبی بلند، نی و تقریباً زنانه بود
[ترجمه ترگمان]صدایش به نحو عجیبی بلند شده بود و زیر و رو به رو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And then do you have a good reedy for eyes that are fatigued?
[ترجمه گوگل]و بعد آیا نی خوبی برای چشم های خسته دارید؟
[ترجمه ترگمان]و در این صورت، شما در مقابل چشمان خسته و پر تلاش برای این که خسته هستید، دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He spoke with a reedy, quavering voice.
[ترجمه گوگل]با صدای نی و لرزان صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]با صدایی لرزان و لرزان حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He has a reedy appearance.
14. The tiger gained its stripes by evolving in dense jungle and wet, reedy areas.
[ترجمه گوگل]ببر با تکامل در جنگل های متراکم و مناطق مرطوب و نیزار، خطوط راه راه خود را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]پلنگ با تکامل در جنگل های انبوه و مناطق مرطوب و کشیده به stripes خود دست پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید