1. What was the solution to the reductionism of liberal-rationalist thought?
[ترجمه گوگل]راه حل تقلیل گرایی اندیشه لیبرال- عقل گرایانه چه بود؟
[ترجمه ترگمان]راه حل تقلیل گرا اندیشی liberal چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راه حل تقلیل گرا اندیشی liberal چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In rejecting the reductionism of rationalism, the counterculture was so deeply anti-intellectual that it forfeited access to its own history.
[ترجمه گوگل]در رد تقلیل گرایی عقل گرایی، ضد فرهنگ چنان عمیقا ضد روشنفکر بود که دسترسی به تاریخ خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]در رد و بدل کردن reductionism، the چنان ضد فکری بود که دسترسی به تاریخ خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در رد و بدل کردن reductionism، the چنان ضد فکری بود که دسترسی به تاریخ خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Reductionism Sociologists of religion frequently appear inexcusably reductionist to those whom they study.
[ترجمه گوگل]تقلیل گرایی جامعه شناسان دین غالباً برای کسانی که مطالعه می کنند به طور غیرقابل توجیهی تقلیل گر به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]Reductionism جامعه شناسان دین به کرات به کسانی که مطالعه می کنند، تقلیل می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Reductionism جامعه شناسان دین به کرات به کسانی که مطالعه می کنند، تقلیل می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The winning side, however, opted for a reductionism that located truth in that which could be measured.
[ترجمه گوگل]با این حال، طرف برنده، تقلیلگرایی را انتخاب کرد که حقیقت را در آن چیزی که میتوان اندازهگیری کرد، قرار میداد
[ترجمه ترگمان]با این حال، طرف برنده یک تقلیل گرایی را انتخاب کرد که حقیقتی را در آن قرار داد که می توان آن را اندازه گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، طرف برنده یک تقلیل گرایی را انتخاب کرد که حقیقتی را در آن قرار داد که می توان آن را اندازه گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Freud was guilty of this reductionism.
[ترجمه گوگل]فروید مقصر این تقلیل گرایی بود
[ترجمه ترگمان]فروید در مورد این تقلیل مجرم شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروید در مورد این تقلیل مجرم شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The idea of television against reductionism recalls the adage about fighting for peace, and the equivalent activity for virginity.
[ترجمه گوگل]ایده تلویزیون در برابر تقلیل گرایی ضرب المثل مبارزه برای صلح و فعالیتی معادل آن برای باکرگی را به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]ایده تلویزیون در مقابل تقلیل گرایی این ضرب المثل را به یاد می آورد که در مورد جنگیدن برای صلح و فعالیت معادل بکارت حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایده تلویزیون در مقابل تقلیل گرایی این ضرب المثل را به یاد می آورد که در مورد جنگیدن برای صلح و فعالیت معادل بکارت حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For me, that's where the cold, intolerant reductionism of Richard Dawkins and Lewis Wolpert becomes politically lethal.
[ترجمه گوگل]برای من، اینجاست که تقلیل گرایی سرد و غیر قابل تحمل ریچارد داوکینز و لوئیس ولپرت از نظر سیاسی کشنده می شود
[ترجمه ترگمان]برای من، جایی است که در آن صفحات سرد، intolerant ریچارد داوکینز و لوییس Wolpert از نظر سیاسی مهلک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای من، جایی است که در آن صفحات سرد، intolerant ریچارد داوکینز و لوییس Wolpert از نظر سیاسی مهلک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Such switches between the two forms of reductionism have several payoffs.
[ترجمه گوگل]چنین سوئیچهایی بین دو شکل تقلیلگرایی بازدههای متعددی دارد
[ترجمه ترگمان]چنین سوییچ ها بین دو نوع کاهش، چندین بازده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین سوییچ ها بین دو نوع کاهش، چندین بازده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Complexity, Reductionism, Urban Management, Meta - synthesis, Science and Technology.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی، تقلیل گرایی، مدیریت شهری، فرا سنتز، علم و فناوری
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی، Reductionism، مدیریت شهری، فوق سنتز، علم و تکنولوژی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی، Reductionism، مدیریت شهری، فوق سنتز، علم و تکنولوژی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Reductionism and reduction method not only interrelate each other but also have essential differences.
[ترجمه گوگل]روش تقلیل گرایی و کاهش نه تنها با یکدیگر ارتباط دارند بلکه تفاوت های اساسی نیز دارند
[ترجمه ترگمان]روش کاهش و کاهش نه تنها با یکدیگر مقایسه می شوند بلکه تفاوت های اساسی نیز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش کاهش و کاهش نه تنها با یکدیگر مقایسه می شوند بلکه تفاوت های اساسی نیز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Reductionism takes two general forms in biology.
[ترجمه گوگل]تقلیل گرایی در زیست شناسی دو شکل کلی دارد
[ترجمه ترگمان]Reductionism دو شکل کلی در بیولوژی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Reductionism دو شکل کلی در بیولوژی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Determinism controlled by reductionism is becoming self - deficient more and more visibly.
[ترجمه گوگل]جبرگرایی که توسط تقلیلگرایی کنترل میشود، بهطور واضحتر و بیشتر به خود ناقص میشود
[ترجمه ترگمان]Determinism کنترل شده با تقلیل گرایی، در حال تبدیل شدن به خود - و بیش از پیش در حال تبدیل شدن به خود - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Determinism کنترل شده با تقلیل گرایی، در حال تبدیل شدن به خود - و بیش از پیش در حال تبدیل شدن به خود - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But reductionism is still needed to get there.
[ترجمه گوگل]اما کاهش گرایی هنوز برای رسیدن به آن مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]اما هنوز برای رسیدن به آنجا مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما هنوز برای رسیدن به آنجا مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Only if a strong reductionism were true could its thinking be part of that physical world.
[ترجمه گوگل]تنها در صورتی که یک تقلیل گرایی قوی صادق باشد، می تواند تفکر آن بخشی از آن دنیای فیزیکی باشد
[ترجمه ترگمان]تنها در صورتی که این reductionism قوی حقیقت داشته باشد، فکر آن می تواند بخشی از آن دنیای فیزیکی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها در صورتی که این reductionism قوی حقیقت داشته باشد، فکر آن می تواند بخشی از آن دنیای فیزیکی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید