1. redolent of the sea
دارای بوی دریا
2. The kitchen was redolent of onions.
3. The album is a heartfelt cry, redolent of a time before radio and television.
[ترجمه گوگل]این آلبوم فریادی است از صمیم قلب، یادآور دوران قبل از رادیو و تلویزیون
[ترجمه ترگمان]آلبوم از صمیم قلب گریه می کند، یک زمان قبل از رادیو و تلویزیون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The mountain air was redolent with the scent of pine needles.
[ترجمه گوگل]هوای کوه از بوی سوزن کاج پر شده بود
[ترجمه ترگمان]هوای کوه بوی برگ های سوزنی کاج می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His image is redolent of the smell of old leather, old money and class.
[ترجمه گوگل]تصویر او مملو از بوی چرم کهنه، پول و کلاس قدیمی است
[ترجمه ترگمان]تصویر او سرشار از بوی چرم قدیمی، پول قدیمی و طبقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We entered a dark cavern redolent with manly scents —gun oil and cigar smoke and boot polish.
[ترجمه گوگل]وارد غاری تاریک شدیم که رایحههای مردانه-روغن تفنگ و دود سیگار و پولیش چکمه- مملو از عطرهای مردانه بود
[ترجمه ترگمان]وارد غاری تاریک شدیم که پر از بوی مردانه بود - روغن اسلحه و دود سیگار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The air was redolent of cannabis.
8. Decisions still emerge which are redolent of the pre-1964 era, such as those which manipulate the distinction between rights and legitimate expectations.
[ترجمه گوگل]هنوز هم تصمیماتی ظاهر می شود که به دوران قبل از 1964 شباهت دارد، مانند تصمیماتی که تمایز بین حقوق و انتظارات مشروع را دستکاری می کند
[ترجمه ترگمان]تصمیمات هنوز ظهور می کنند که از دوران پیش از ۱۹۶۴ التیام یافته اند، مانند آن هایی که تمایز بین حقوق و انتظارات قانونی را دستکاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The two awaited her return in a kitchen redolent with the smell of home baking.
[ترجمه گوگل]آن دو منتظر بازگشت او در آشپزخانه ای بودند که بوی شیرینی پزی در خانه داشت
[ترجمه ترگمان]آن دو منتظر بازگشت او در آشپزخانه از بوی کباب خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Slightly spicy and redolent with cilantro, the velvety soup also contained chopped tomatoes, corn, carrots, celery and onion.
[ترجمه گوگل]سوپ مخملی کمی تند و تند با گشنیز، حاوی گوجه فرنگی خرد شده، ذرت، هویج، کرفس و پیاز نیز بود
[ترجمه ترگمان]سوپ کلم، ذرت، هویج، کرفس و پیاز خرد شده، کمی تند و redolent بود سوپ کلم نیز شامل گوجه فرنگی، هویج، کرفس و پیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Incredibly, the minister was redolent with baby powder.
[ترجمه گوگل]به طرز باورنکردنی، وزیر از پودر بچه غمگین بود
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب، وزیر با پودر بچه به هوا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Here we are, by a redolent log fire, in a world which has slipped from sight.
[ترجمه گوگل]اینجا ما در کنار آتش سوزان الوار، در دنیایی هستیم که از دیدگان خارج شده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا به وسیله آتش بخاری دیواری که از نظر ناپدید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A creamy green sauce, redolent of sweet pea and butter, provides the final touch.
[ترجمه گوگل]یک سس سبز خامهای، مملو از نخود شیرین و کره، لمس نهایی را فراهم میکند
[ترجمه ترگمان]سس سبز رنگی، بوی نخود شیرین و کره، تماس نهایی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The cottage was redolent with the zesty smell of lemon overlaying the more familiar tang of polish, wine and wood smoke.
[ترجمه گوگل]کلبه با بوی مطبوع لیمویی که روی لحن آشناتر لاک، شراب و دود چوب را پوشانده بود، مملو بود
[ترجمه ترگمان]کلبه پر از بوی خوش بوی لیمو ترش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Now, every May, our own yard is redolent with lilacs.
[ترجمه گوگل]حالا هر اردیبهشت حیاط خودمان پر از یاس است
[ترجمه ترگمان]حالا، هر ماه مه، حیاط ما، پر از یاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید