redistrict


(به ویژه برای تعدیل حوزه های انتخاباتی) دوباره حوزه بندی کردن، به بخش های انتخاباتی جدید تقسیم کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: redistricts, redistricting, redistricted
• : تعریف: to change the boundary lines of (districts, esp. electoral ones).

انگلیسی به انگلیسی

• redivide into districts, repartition into regions

پیشنهاد کاربران

بپرس