- The poor actor's only redeeming feature is his enthusiasm.
[ترجمه گوگل] تنها ویژگی رهایی بخش این بازیگر فقیر، اشتیاق اوست [ترجمه ترگمان] تنها قابلیت redeeming این بازیگر، شور و شوق اوست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the cost of redeeming captured soldiers
هزینه ی آزاد کردن سربازان اسیر
2. this bad-tempered man's sole redeeming quality is his honesty
یگانه خصلت ارزشمند نمای این مرد بدخلق درستکاری اوست.
3. The only redeeming feature of the job is the salary.
[ترجمه شان] تنها خصیصه و ویژگی این شغل میزان حقوقش است.
|
[ترجمه گوگل]تنها ویژگی بازخرید شغل، حقوق است [ترجمه ترگمان]تنها قابلیت رهایی از شغل، حقوق است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She seems to have no redeeming qualities at all.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او اصلاً هیچ ویژگی رستگاری ندارد [ترجمه ترگمان] به نظر میاد اصلا استعداد خوبی نداره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The one redeeming feature of the scheme was its low cost to the council.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های بازخرید کننده این طرح هزینه کم آن برای شورا بود [ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های redeeming این طرح، هزینه پایین آن برای شورا بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I found him thoroughly unpleasant, with no redeeming qualities whatsoever.
[ترجمه گوگل]من او را کاملاً ناخوشایند دیدم، بدون هیچ ویژگی بازخرید کننده [ترجمه ترگمان]من او را کاملا ناخوشایند و بدون هیچ حسن نیتی در نظر گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sole redeeming feature of your behaviour is that you're not denying it.
[ترجمه گوگل]تنها ویژگی رهایی بخش رفتار شما این است که آن را انکار نمی کنید [ترجمه ترگمان]تنها ویژگی redeeming رفتار شما این است که آن را انکار نمی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The hotel had a single redeeming feature - it was cheap.
[ترجمه گوگل]هتل یک ویژگی واحد داشت - ارزان بود [ترجمه ترگمان]این هتل یک ویژگی redeeming داشت - ارزان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The room's only redeeming feature was that it was cheap.
[ترجمه گوگل]تنها ویژگی مفید اتاق این بود که ارزان بود [ترجمه ترگمان]تنها ویژگی redeeming این اتاق این بود که ارزان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The lack of any redeeming features causes the book to be somewhat unconvincing.
[ترجمه گوگل]فقدان هر گونه ویژگی بازخرید باعث می شود کتاب تا حدودی قانع کننده نباشد [ترجمه ترگمان]فقدان هر ویژگی redeeming باعث می شود کتاب تا حدودی غیر متقاعد کننده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If there is a redeeming trait in him, he has not revealed it.
[ترجمه گوگل]اگر خصلت فدیه ای در او باشد، آن را آشکار نکرده است [ترجمه ترگمان]اگر یک ویژگی redeeming در وجود او وجود داشته باشد، او آن را فاش نکرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Loners, losers, braggarts, brawlers, they have few redeeming features.
[ترجمه گوگل]افراد تنها، بازنده، لاف زن، نزاع و جدال، آنها ویژگی های اندکی رستگاری دارند [ترجمه ترگمان]loners، بازندگان، braggarts، brawlers، چند ویژگی redeeming دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The redeeming feature was that it was all in aid of charity and two children's hospitals outside Moscow benefited.
[ترجمه گوگل]ویژگی بازخرید این بود که همه اینها به کمک خیریه بود و دو بیمارستان کودکان در خارج از مسکو از آن بهره بردند [ترجمه ترگمان]ویژگی redeeming این بود که همه این کارها به کمک خیریه و دو بیمارستان در خارج از مسکو صورت می گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His redeeming qualities are his keen aesthetic sense and his carefree response to failure.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای رهایی بخش او حس زیباییشناختی دقیق و واکنش بیدیدهاش به شکست است [ترجمه ترگمان]ویژگی های redeeming او، حس زیبایی شناختی مشتاق و پاسخ carefree به شکست هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• compensating for faults or defects; redemptive, delivering from sin or evil
پیشنهاد کاربران
نجات بخش
بدردبخور
رستگاری
redeeming quality/feature etc ( = the one good thing about an unpleasant person or thing یه مشخصه / صفت / ویژگی /کیفیت . . . خوب و خوشایند در مورد یه فرد یا چیز یا یه موجود بد و ناخوشایند.